بازم شهرمون مهمون کبوترای گمنام بود
حرف دله
ضعف ها رو به بزرگواری ببخشید.
======
آب و آئینه بیارید که عید آوردند
خبر آمد که بیائید ، شهید آوردند
عشق بارید نوشتیم زمستان سر شد
شهر با آمدن یک یکتان قمصر شد
ریشه در عشق نشاندید صنوبر باشید
پر پرواز گرفتید ، کبوتر باشید
سر در عشق چه دیدید شب نافله ها
که خدا خواست در این قافله دلبر باشید
رمز یا فاطمه غوغاست ، همین باعث شد
مثل شیر عربی فاتح خیبر باشید
حرف عشق است ، اگر راه شود راه حسین(ع)
پس عجب نیست که در معرکه بی سر باشید
کاش ای کاش که ما پای شما می ماندیم
پای این عشق به عهد شهدا می ماندیم
بنویسید که ما بعد شما گم شده ایم
مست از باده جوشیده ی گندم شده ایم
بنویسید که ما بعد شما (سر) داریم
بنویسید که ما دلبر دیگر داریم
راه عشق است ، بخوانید جگر میخواهد
(عشق یک سینه و هفتاد و دو سر میخواهد)
التماس دعا