ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



خاک‌پای دریادلان

اگرچه کودکانه، جمله‌هایم رنگ قلبم بود
و باید راه دوری تا دل یک مرد می‌پیمود
اگرچه قطره، اما با هزاران قطرۀ دیگر
یکی می‌شد، به دریا می‌رسید، آن‌گاه می‌آسود
نمی‌دانستم، اما دست من آن روز بر کاغذ
شبیه دست‌های مرد جنگی بر مسلسل بود
من این‌جا می‌نوشتم، زیر سقفی امن، بی‌وحشت
و او می‌خواند آن‌جا، لابه‌لای خاک، آتش، دود
نوشتم...پاسخش آمد، نوشتم ... پاسخش آمد
نوشتم باز، اما... خانه را پر کرد بوی عود
اگرچه نام آن رزمنده یادم نیست، یادم هست،
که ابراهیم‌ها بودند در آن آتش نمرود
پس از آن کوچ‌ها بر کوچه‌ها مانده‌ست نامی چند
خدایا حرف بسیار است، اما قافیه محدود


(از کتاب تا روح تنهای تن‌ها)
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1392/7/9 در ساعت : 15:17:7   |  تعداد مشاهده این شعر :  704


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اشرف گیلانی
1392/7/9 در ساعت : 15:25:56
خيلي خوب بود خانوم ممنون
محسن کاویانی
1392/7/10 در ساعت : 16:12:56
نمی‌دانستم، اما دست من آن روز بر کاغذ
شبیه دست‌های مرد جنگی بر مسلسل بود


استفاده کردیم خانم یوسفی...
مرضیه فرمانی
1392/7/10 در ساعت : 11:16:54
بسيار زيبا خانم يوسفي عزيز
مهشید رهبری
1392/7/10 در ساعت : 9:41:27
خدایا حرف بسیارست اما قافیه محدود...
درود برشما خانم یوسفی عزیز.
روح دریادلان شاد و تن بازماندگان سلامت.
علی گیاهی
1392/7/9 در ساعت : 16:26:33

پس از آن کوچ‌ها بر کوچه‌ها مانده‌ست نامی چند
خدایا حرف بسیار است، اما قافیه محدود

درود بر شما...
سید حکیم بینش
1392/7/10 در ساعت : 20:47:35
نمی‌دانستم، اما دست من آن روز بر کاغذ
شبیه دست‌های مرد جنگی بر مسلسل بود
بازدید امروز : 7,414 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,980,335
logo-samandehi