ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



در راه عشق شک و یقین را بهانه کرد
عاشق شد و زمان و زمین را بهانه کرد
آوازه ی بهشت برین را بهانه کرد
افتاده بود شک به دل ار غوانی اش
پرواز تا غروب یقین را بهانه کرد
خود می فروخت یوسف و از ترس سرزنش
بازار نامناسب دین را بهانه کرد 
با چلچراغ خوشه ی پروین غریبه بود
بر روی تاج اشک نگین را بهانه کرد
گفتم بمان سکوت کنم در مقابلت
شرم نشسته روی جبین را بهانه کرد
آری برای رد نشدن از غرور خود
دیوارنامروت چین را بهانه کرد
گفتم بمان بخاطر یک عمر دوستی
حال خراب چله نشین را بهانه کرد
یک عمر آرزوی دلم را به باد داد
در راه عشق شک و یقین را بهانه کرد

مهدی نژادهاشمی  18/10 ساعت 23  
عاشق که شد زمین و زمان را بهانه کرد
سرخوردگی هر دو جهان را بهانه کرد
چهره به چهره صورت زرد مرا که دید
تنگ غروب بی هیجان را بهانه کرد
گفتم که برگ طعمه ی پاییز می شود
لبخند شوم ِ لفظ و بیان را بهانه کرد
با ما که (می ) نخورد ولی با غریبه ها
تنگ شراب در غلیان را بهانه کرد
می خواستم (تو را به خدا )عاشقی کنم
ابرو به هم کشید و مکان را بهانه کرد
در مجمع عمومی ما بحث درد بود
از ما برید  و لقمه ی نان را بهانه کرد
دیوار بینمان به ثریا سرک کشید
احساس قد کشیده برآن را بهانه کرد
فصل درو نبود و بدون ملاحظه
پایان راه و سود و زیان را بهانه کرد
گفتم بمان نماند و نگاهی به دور داشت
آبادی بدون نشان را بهانه کرد 

مهدی نژادهاشمی روز بعد 
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/10/18 در ساعت : 23:31:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  711


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

زینب کوشکی
1392/10/21 در ساعت : 9:1:47
سلام جناب نژاد هاشمی. بسیار خوب در دو قافیه با یک ردیف طبع آزمایی کرده اید. زیبا بود.موفق باشید.
محمد شکری فرد
1392/10/19 در ساعت : 9:39:56
سلام . . .

احسنت جناب نژاد هاشمی.

کاشکی سطری نمی نوشتینش.من که اول فکر کردم متن ادبی ست!!!!

زنده باشید.
محمدمهدی عبدالهی
1392/10/19 در ساعت : 10:47:21
یک عمر آرزوی دلم را به باد داد
در راه عشق شک و یقین را بهانه کرد

درود بر برادر بزرگوارم
بازدید امروز : 10,126 | بازدید دیروز : 10,886 | بازدید کل : 121,882,989
logo-samandehi