ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



عقب افتاده تز از آن شده که می گویند ، کشوری در دل من منتظر ویرانی ست
ماه من در دل دیوانه ی شب زندانی ست
سهمم از پنجه ی تقدیر شب ِ بارانی ست
عقب افتاده تر از آن شده که می گویند
کشور ملتهبم منتظر ویرانی ست
نسبتم می رسد آخر به شب طولانی
شجره  نامه ی من دولت بی سامانی ست
می نشینم که هواخواه نگاهم بشوی
گرچه منظور من از خواستنت ، پنهان نیست
هم قدم باش از این باغ بچیند سیبی
با تو شیطان شدنم در پی هر عصیانی ست
تو خودت باغ ِ بهشتی به خدا می دانند :
قصه ی آدم و حوا همه جا قربانی ست
سندیت که ندارد بنشینی باغیر
ساحلت امن و دلت صاف و لبت مرجانی ست
دوست دارم نفسی با نفست زنده شوم
گرچه آینه ی تو در پی نافرمانی ست
این چه کامیست که تلخ است شبیه فنجان
این چه داغی قسم خورده ی هر  پیشانی ست
آه را می کشم از سینه ی تنگم بیرون
فصل پاییز چرا مقصد بی پایانی ست
حافظم باش گره از نفسم وا بشود
فال خوش یمن ! اگر طالع من ویرانی ست
سید مهدی نژادهاشمی 
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/11/7 در ساعت : 19:59:40   |  تعداد مشاهده این شعر :  553


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

رضا محمدصالحی
1392/11/8 در ساعت : 11:5:23
می نشینم که هواخواه نگاهم بشوی
گرچه منظور من از خواستنت ، پنهان نیست

آه را می کشم از سینه ی تنگم بیرون
فصل پاییز چرا مقصد بی پایانی ست

سلام و عرض ادب

بسیار زیبا و شیوا ... دست مریزاد
محمدمهدی عبدالهی
1392/11/8 در ساعت : 22:50:13
حافظم باش گره از نفسم وا بشود
فال خوش یمن ! اگر طالع من ویرانی ست
سلام و عرض ادب اخوی
زیبا سرودید
موید باشید
شکیبا غفاریان
1392/11/9 در ساعت : 14:9:25
عقب افتاده تر از آن شده که می گویند
کشور ملتهبم منتظر ویرانی ست
نسبتم می رسد آخر به شب طولانی
شجره نامه ی من دولت بی سامانی ست

درودها
بازدید امروز : 9,144 | بازدید دیروز : 10,886 | بازدید کل : 121,882,007
logo-samandehi