ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



پرنده هايت را پرواز بده سرباز (به گروگان گرفته شده ها)
پشت من گرم به آبادی تو دیگر نیست
نام این مملکت جنگ زده کشور نیست
سعی کردم که جم و جور شود بنیانم
دور این شاه کم آورده نفس لشکر نیست
تلخ کامی دل من حد و حسابی دارد 
زندگی باب دل هیچ کسی آخر نیست 
گذر باد نیافتد به تن آبادی
فصل پاییز سزاوار دل ِ پر پر نیست
سر سرباز سلامت که در این مرز غریب
پشت دلواپسی ِ لب به لبش سنگر نیست
شاعر آشفته نفس رفت پی مملکتی
که درآن بر رگ احساس کسی خنجر نیست
نکش ای خصم به رگهای مسلمانی تیغ
مرگ پایان نگاه ّ دل خون پرور نیست
 
 
 

سرت را بالا بگیر 
سرباز
شاید بازی بعدی 
تو را به سوار نظام سیاه 
نفروشد
دست بریده پاییز
جهان را 
به پشت پرده ی اردیجهنم نکشد 
مشت کن 
پنج انگشتت را 
سرباز
دیوار چین هم که باشد 
 

با تلنگری 
فرو می ریزد 
پرنده هایت را پرواز بده 
سرباز 
میراث ِ گِل 
چیزی ندارد 
جز همین تن پوش خاکی
برای تو 
گلویت 
منجی 
فریاد است
پرنده هایت را پرواز بده 
سرباز
عمری ست 
گرفتار ندانمکاری تاریخی 
فردا
میان طاق بلند نصرت 
گلی از تاریکی و روشنایی 
نخواهد رویید
پرنده هایت را پرواز بده سرباز
پنج انگشتم را 
لاي درب قفس 
جا نگذارم 
فردا صبح 
با بونه ها 
نیاز به هوای تازه دارند 
سید مهدی نژادهاشمی
کلمات کلیدی این مطلب :  سبرباز ،

موضوعات :  اجتماعی ، ادب و مقاومت ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1392/11/26 در ساعت : 11:57:28   |  تعداد مشاهده این شعر :  597


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

رضا محمدصالحی
1392/11/26 در ساعت : 12:25:46
سر سرباز سلامت که در این مرز غریب
پشت دلواپسی ِ لب به لبش سنگر نیست
بازدید امروز : 9,245 | بازدید دیروز : 10,886 | بازدید کل : 121,882,108
logo-samandehi