ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سرنوشت حتمی


 



مور در کاروان  ، ره  می سپرد



کشته و زخمی ِ موران، می شمرد



گام های مردمان، پروانه وار



بر سرِ آن کاروان، می شد هَوار



مور اندیشید : "ای کاش من



بودمی پروانه ای در انجمن



تا به هر سو می شدم، بی کاروان



کام دل ها می گرفتم، زین و آن"



ناگهان اندیشه اش ، بر باد شد



وصلتِ "پروانه – مور" ، از یاد شد



زانکه اندیشید ، آن فرزانه  مور



از محالات است ؛  آن "پروانه  مور"



ور محال از معجزی ، امکان شود



این نه او ، بل دیگری، جانان شود



 



مهدی فرزه (میم . مژده رسان)


کلمات کلیدی این مطلب :  سرنوشت ، حتمی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/5/19 در ساعت : 3:8:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  1124


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمیدرضا اقبالدوست
1390/5/19 در ساعت : 21:18:21
پاینده باشید جناب فرزه/ یا حق
----------------------------------------------------------------------------------------------------------

سپاسگزارم.
برزو علی پور (خودکار کم رنگ)
1390/5/20 در ساعت : 15:7:17
جناب مهدی فرزه
ممنون از حضورتان در دفتر شعر خودکار کم رنگ ولی چرا بی نظر ؟
نکته ای که در آثار شما برجسته است بعد اندیشگی است یعنی تمام عناصر اثر در خدمت رساندن فلسفه و اندیشه ذهنی شاعر قرار گرفته است و سایر مباحث شعری در مرتبه ضعیف تری قرار دارند پیشنهاد می نمایم تا حد امکان به عناصری چون تخیل بیشتر بپردازید .
ضمنا در پالایش و به روز سازی زبان شعرتان نیز تلاش بفرمایید مثلن : در شعر امروز شکستن کلمه ها و مخفف نمودن آن ها نقص زبانی شاعر محسوب می شود تا آن جا که امکان دارد استفاده از کلماتی چون : « ره » به جای راه ، « زین » به جای از این ، « زانکه » به جای از آن که ، « ور » به جای و اگر ، « بل » به جای بلکه را موقوف فرمایید .
« بودمی » نیز از فعل هایی است که در زبان شعری امروز متروک است بهتر است تغییر زبانی را مد نظر قرار دهید .
موفق باشید .
با احترام _ خودکار کم رنگ
=====================================================

باعرض سلام .

راستش اگر نظر ندادم صرفا برای این بود که باید با دقت شعر را چند باری می خواندم تا در جو آن قرار بگیرم و اگر مطلبی ننوشتم صرفا برای این بود که نشان بدهم آمده ام و شعر شما را خوانده ام. البته مسلم است نظرات دوستان دیگر را خواندم.
در شعر به شاهنامه ی فردوسی و اخوان ثالث علاقه مندم و از لحاظ تکنیک تا حدودی از استاد نادیده ی خود روانشاد مهدی اخوان ثالث پیروی می نمایم؛ هرچند به نحوه ی تفکر یاس آمیز ایشان معتقد نیستم. دیگر اینکه ؛ به نظرم بایستی از تمام ظرفیت های ادبیات کهن و ادبیات امروز ؛ در حد نیاز استفاده کرد. البته زبان شعر سپید؛ زبانی ست که به زبان امروزی ؛ بسیار نزدیک است. سلامت و موفق باشید.
سیاوش پورافشار
1390/5/19 در ساعت : 16:44:56
سلام آقای فرزه عزیز
شعرخوبی بود
منتها متوجه بیت آخر که حرف نهایی بود هم نشدم

==================================================

ور محال از معجزی ، امکان شود
این نه او ، بل دیگری، جانان شود
گاهی به فرزندانی بر می خورم که ناسپاسانه می اندیشند که اگر از پدر و یا مادری دیگر به وجود می آمدند ؛ سرنوشت بهتری داشتند. در حالی که: اگر نقشه ی ژنوم پدر را 5 و نقشه ژنوم مادر را 6 و زمان را 1 و ازدواج را عمل ضرب فرض کنیم ؛ نتیجه و حاصلضرب فقط عدد 30 خواهد بود .
در صورتی که اگر فقط یکی از این دو ( پدر و یا مادر) با شحص دیگری با نقشه ژنومی به شماره ای دیگر ازدواج می کرد مسلما؛ نتیجه عدد دیگری ؛ یعنی (شخصی دیگر) می بود.
مصطفی پورکریمی
1390/5/19 در ساعت : 17:18:54
سلام جناب آقای فرزه
روایت زیبایی بود .موفق باشید
----------------------------------------------------------------------------------------------
سپاسگزارم.
بازدید امروز : 6,877 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,979,798
logo-samandehi