به من فرصت بده جا خوش کنم در تاب ِ گیسویت
که دنیا نیست با ارزش تر از یک تاری از مویت
دچارم کرده ای مانند موجی بر لب ساحل
که دل ، دل می زند ویرانی ام پهلو به پهلویت
پلنگیدی چنان بردی توانِ استقامت را
که افتاده است در دام غرور انگیز آهویت
در این عصر دوشنبه شوکران شعر می نوشد
خیال پرسه در نصف النهار چشم جادویت
فراموشت نخواهم کرد چون مجنون ، بیابان را
که دلتنگم شبیه باد و باران در تکاپویت
به روی شانه دارد می برد با خویش دریا را
دل نازکتر از پروانگی های پرستویت
به سامان می رساند فال حافظ را یقین دارم
اگر افتاده در فنجان قهوه خال هندویت
شبی در آتش اردیبهشت آرام می گیری
به ابراهیم دل خوش می کند گلهای شب بویت
تاریخ ارسال :
1393/2/8 در ساعت : 20:54:0
| تعداد مشاهده این شعر :
435
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.