ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



وطنم هست ولی...

برای قدس شریف که آزادی اش حتمی ست

وطنم هست ولی...
آهِ من یک شب، مثل نفسم میگیرد
به همین خانه ی ویرانه قسم میگیرد
کاخ وارون شده خاکی ست که حرمت دارد
روی آن کلبه نسازید ، قباحت دارد
تا به کی بازی تقدیر بدین منوال است؟
به اطبا برسان عشق مریض احوال است
حال من حال یتیمی ست که بابا دارد
حال آن قافله ی تشنه که سقا دارد
ماه ما بیرق صلحی ست که باید برسد
برسد باز به این کعبه محمد(ص)، برسد
این چه ماهیست به تورات کلیم آمده است؟
این حجازیست که تا اورشلیم آمده است
هر کسی هم که به کنعان کفنم را ببرد
باد راهی شده تا بوی تنم را ببرد
گرگ ها ! مانده ام از بین برادر هایم
چه کسی سوی پدر پیرهنم را ببرد؟
باورم نیست در این معرکه ممکن باشد
دزدی از راه بیاید وطنم را ببرد
سهم من باخت نبوده ست که بازنده شوم
من نمردم که کسی باختن ام را ببرد
زنده ماندم که کسی هرگز جرات نکند
که به نام دگر اسم کهنم را ببرد
زنده ام چون قسمم آیه ی «والزیتون» است
های شمشیر ! در این جنگ سلاحم خون است
گر نگه دار من آن است... مرا یاری هست
یادشان هست در این جنگ علمداری هست
شیشه می مانم اگر هم دل دنیا سنگ است
شیشه ای که نشکسته ست که حالا سنگ است
روزگاری همه جا آینه بود و حالا
آنچه مانده ست برای منِ تنها سنگ است
سهم پیشانی آن رود که جاری باشد
در مسیری که رسد تا دل دریا سنگ است
شعر خواندیم ولی شعر نمی فهمیدند
غزلی تازه سرودیم همه با «سنگ است»
مثل ما تا دلشان خون نشود می مانیم
آنچه کم نیست به صبرا و شتیلا سنگ است
سنگِ لا حول ولا قوه الّا با الله
مرهم خون دل مسجد الاقصی سنگ است
بهتر از هر کس و نا کس خودشان می دانند
وطنم هست ولی بی وطنم می خوانند
حالِ من حال یتیمی ست که بابا دارد
حالِ آن قافله ی تشنه که سقا دارد
رمضان آمده و از رمضان می ترسند
جمعه ی آخر ماه است ، از آن می ترسند
 
کلمات کلیدی این مطلب :  غزل مثنوی ، قدس ، احسان محمدی ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1393/4/30 در ساعت : 23:8:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  775


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمدمهدی عبدالهی
1393/4/31 در ساعت : 1:39:56
رمضان آمده و از رمضان می ترسند
جمعه ی آخر ماه است ، از آن می ترسند
سلام و عرض ادب بزرگوار
درود بر شما
ماجور باشيد
ياعلي
حسن پاکزاد
1393/4/31 در ساعت : 14:50:40
سلام

درود ...
مرضیه عاطفی
1393/4/31 در ساعت : 23:41:29
سلام و درود بر شما
همه ی شعر یک طرف و این مصرع یک یک طرف
"حال من حال یتیمی ست که بابا دارد" ...
عالی بود عالی!
فقط خدا حضرت منتقم را برساند!
پایدار باشید.
یاعلی(ع)
محسن نقدی
1393/5/1 در ساعت : 14:38:32
سلام
کار خوبی خوندم
حسین نبی زاده اردکانی
1393/4/31 در ساعت : 2:32:50
سلام و درود برشما و به امید ÷یروزی مستضعفین بر مستکبرین عالم و آزادی قدس شریف.
رمضان آمده و از رمضان می ترسند
جمعه ی آخر ماه است ، از آن می ترسند
شبنم فرضی زاده
1393/5/1 در ساعت : 12:46:49
سلام
قبول باشه

افرین
به جرئت میتونم بگم این شعرت چند پله بالاتر از همه شنیده هامه ازت.

افرین
عذرا رشیدنژاد
1393/4/31 در ساعت : 17:56:3
سلام

جمعه ی آخر ماه است ، از آن می ترسند

عالی... فوق العاده!
واقعا لذت بردم
بازدید امروز : 23,435 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,554,666
logo-samandehi