psychologicai
approach یا نقد روان شناختی شعر از جنبه های مهم اصول نقد است به طوری که شاید در بسیاری از موارد دغدغه ی کلی صور خیال و تخیل شاعر را در بر می گیرد.باتوجه به پیش زمینه شاعر وذهنیت القا شده توسط اوبه مخاطب قالب این اثر را میتوان از جنبه بیشترمورد بحث قرار داد.
حس آمیزی و استعاره در واژه های باران و خیس شعر رادارای بعد می کند ، بعدی از مادیت ،و معنویت که واژه را به صورت اسفنجی در می اورد.
"باران گرفت... بیت مرا برد با خودش
این واژه های غمزده خیس و نمور بود"
......................
"سر می زنم به صخره و ساحل شبیه موج
طوفان گرفته بعد تو... باید صبور بود"
تصویر جالبی ست ، در واقع می توان گفت این تصویر در تصویر دیگری کامل می شود,
تصویری مکمل تصویر دیگر . و در نهایت یک پرتره که شاعردر آن جا نمایان می شود . این همان فرم یک شعر موثر است که حسی را به مخاطب القا کند تا او بتواند با شعر سخن بگوید از راه شعر !
از فعل و واژه "گرفتن "در ابیات 3,4,2,7....(باران گرفتن-طوفان گرفتن-پایان گرفتن...)استفاده شده,
استفاده مکرر از یک کلمه یا فعل یا ترکیب در یک شعر , آن هم به شیوه ای که کار را نازیبا نکند وبه ساختار حسی آن لطمه ای وارد نسازد,به وسواسی نیاز دارد که شاید افرینش کل یک شعر به سختی آن نباشد .این کاربرد درموارد بسیار نادر به اصطلاح در جای خودش می نشیند و زیبا از آب درمی اید .اما در بسیاری از موارد شاعر را درگیر خود میکند و مخاطب را بر این باور که این واژه و تکرر آن به دلیل پرکردن وزن یا دایره واژه گانی محدود ذهنی شاعر یا....استفاده شده است!.
" پاشید باد گرد عزا را به روی من
بی تو بساط گریه برایم چه جور بود"
باتوجه به اینکه فاعلیت شاعر در مصراع اول اشاره شده مصراع دوم میتوانست بدون کلمه "برایم" زیباترباشد مثال:بی تو بساط گریه فقط جفت وجور بود
ارتباط عمودی نسبتا موفقی در کار می بینم.
قلم شاعر مانا
واحساسش مدام
یانور