باران سلام مانده نباشي كمت زياد
درياي قطره قطره ي تو بي كرانه باد
پيوسته پاک باشي و آرام و معتدل
مادام شوخ باشي و شيرين و شنگ و شاد
هستي حلال زاده ترين رحمت خدا
فرزند ابر! مثل تو را مادري نزاد
باران از آسمان چه خبر؟ ماه سالم است؟
از ما ستارگان كمكي مي كنند ياد؟
ماها كه غافليم از آنها چرا دروغ!
داديم ياد قاصدكان را به دست باد
عريان شديم در دل يخچالهاي برف
داديم تن به چنگ شب سرد انجماد
با چشمه ها چه ها كه نكرد اين كوير يخ
چه رودها كه برد و نمي آب پس نداد
باران اميد ما فقط اين روزها تويي
بر ما ببار يكسره هر عصر و بامداد
دانه درشت و نم نم و خوش رنگ و خوش صدا
نه آنچنان كه ريخته اي بر ثمود و عاد
آلوده شد زمين و زمان از غبار و دود
پاكيزه كن تمام جهان را از اين فساد
بر عاشقان ديدن رنگين كمان ببار
اي قطره قطره ات فلق و نور و ان يكاد