به زنجیرم بکش گیسوی رنگین از حنابندان
چه دلتنگم برای عاشقی در گوشه ی زندان
برای زخم دل ها مرهمی جز عطر یوسف نیست
بیا دستی بکش روی دلم ای نفحه ی کنعان
دلم مثل چناری در خیابان ولی عصر است
که خشکیده ست دور از روی تو ای روضه ی رضوان
بهاری تازه ای را تشنه ام مانند این صحرا
تنم غرق است در هجران تو چون ظهر تابستان
و نبض عاشقی کند است بی تو سیب سرخ من!
غزل ها بی تو خواهد مرد در این عصر یخبندان
و بی تو بیدلان سر در گریبان اند و صم و بکم
نگاهی... تا تغزلها بجوش آید در این الحان
چه شبهایی که با سوسویی از عشق تو سرکردم
فقیر خسته می سازد ز خوان تو به قرصی نان
***
بیا در لحظه های آخر عمر من ای موعود!
گرفته جسم و جان خسته ی من بوی الرحمان
تاریخ ارسال :
1393/11/20 در ساعت : 23:28:40
| تعداد مشاهده این شعر :
612
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.