سلام
زمانی، هایکوعکس دردنیای مجازی به شدت رواج داشت.
نوشتن متنی متناسب باتصویر، دغدغه ی شاعران بود،
وچه بهترازاین که تصویر، آماده باشد وسراینده برمبنای آن بابهره گیری ازعناصردیگر(خیال، عاطفه....وحتا اندیشه)درواقع برداشت شاعرانه ی خودرابنویسد.
نکته ی بسیارمهمی که دراین گونه اشعار، گاهی
نادیده گرفته می شد، انتخاب تصویر بودکه به آن خواهم پرداخت.
بامقدمه ای که عرض کردم می پردازم به شاخصه ها
ی این چهارخط که می توان نام ترانه/عکس یا ترانه/دوبیتی/عکس برآن نهاد :
رنگ آبی شلوار درمجاورت نمای درشت امواج آبی رنگ، موردخطاب قراردادن کودک با کلمه ی "گل"
باتوجه به پیراهن قرمزی که درتن دارد
درمطلع شعر، امتیازی ست که نادیده گرفتن آن دور از انصاف است.
تعبیرکنایه دار تنگی زمین، اندیشه ای است که شاعر
بدون الهام ازتصویرعنوان نموده اند.
ایهام دوگانه ی "آدم بزرگا"، اول به کسانی که ازنظرسن وسال بزرگترند و دوم به "خودبزرگ بین ها"اعم از اشرار و مفاسدروزگار و...
دریک کلام
بسیار، دراین سایت شاهدچنین پست هایی (شبیه هایکوعکس) بوده ام، امااولین باری ست که بین "عکس" و "سروده" مشابهت هایی، آنهم دریک سطر(مطلع) راشاهدهستم.
انتخاب تصویرامتیازبزرگ این شعراست.
شاعربهترین ومناسبترین عکس را، چه ازنظرنمای درشت، وچه ازنظرحالت پشت به دوربین و روبه دریای کودک(اگربه من خرده نگیرید،تداعی قهر)،
وتلاطم امواج.
به واقع عکاس این عکس سنگ تمام گذاشته است.
اما،شاعرماهم باتشبیه کودک به گل ، به نظرم به نوعی ازعکاس قدردانی نموده اند.
درضمن لغزش وزنی سطرسه باتوجه به ترکیب محتوا و بازهم تصویر، قابل اغماض است، هرچند، رفع آن به صلاح نزدیک تراست.
موفق باشید.