ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share


'
فایل صوتی این شعر
00:01:56
      عظیمه ایرانپور - پنجره      

پنجره
بر تن شیشه ای پنجره ای سنگ نشست
پیش چشمان همه ساکت و آهسته شکست

در خودش ریخت ولی رو به کسی باز نشد
چشم بر روی همه باز شدن هایش بست

همه ی منظره ها در نظرش تیره شدند
سرد شد کم کم و انگار به یلدا پیوست

آنقدر بر قفس سرد سکوتش دل بست
تا که حس کرد خودش قسمتی از دیوار است

ساده آغوش گشودن که فراموشش شد
پنجره بودن و دل نازکی اش رفت از دست

تا که شفافیت نقش خود از یادش رفت
بین بیرون و درون حلقه ی پیوند گسست
کلمات کلیدی این مطلب :  پنجره ، سنگ ، شکست ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1394/9/25 در ساعت : 11:5:43   |  تعداد مشاهده این شعر :  468


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عبدالله عمیدی
1394/9/28 در ساعت : 13:3:15
سلام بانو
چشم بر روی همه باز شدن هایش بست
زیباست
درود
عظیمه ایرانپور
1394/10/1 در ساعت : 9:2:3
سلام بزرگوار
خوشحالم زیبا خواندید
سپاس
میثم گلواری (سپید)
1394/10/4 در ساعت : 11:3:42
درود بیکران بر شما

تا که شفافیت نقش خود از یادش رفت
بین بیرون و درون حلقه ی پیوند گسست

پاینده باشید و برقرار...
عظیمه ایرانپور
1394/10/7 در ساعت : 10:57:22
سلام گرامی
از لطف و همراهی شما ممنونم
محمدرضا جعفری
1394/9/25 در ساعت : 13:10:28
درود بر شما..........
در خودش ریخت ولی رو به کسی باز نشد
چشم بر روی همه باز شدن هایش بست

همه ی منظره ها در نظرش تیره شدند
سرد شد کم کم و انگار به یلدا پیوست
عظیمه ایرانپور
1394/9/26 در ساعت : 10:49:47
سپاس از لطف شما
یاسر مهرآبادی آرانی
1394/10/1 در ساعت : 18:46:20
درود
ذوقت مانا
عظیمه ایرانپور
1394/10/2 در ساعت : 11:16:13
سپاس از لطف شما
بازدید امروز : 7,216 | بازدید دیروز : 16,528 | بازدید کل : 122,980,137
logo-samandehi