شعر خواندن پیش تو زیره به کرمان بردن است
حاصل دل بردنت ,سر بر گریبان بردن است
شاعری دیوانه را تا مرز باران بردن است
,,,,,,,,,,,
دوستت دارم ولی این جمله ی از عمق جان -
-قایقی بی بادبان را سمت طوفان بردن است
,,,,,,,,,,,,
هرچه می خواهد دل ِتنگت بگو چشمان تو
شاخه ای گل را به آغوش زمستان بردن است
,,,,,,,,,,,
شورش باد صبا در پیچش ِگیسوی تو
عطر دلتنگی یوسف را به کنعان بردن است
,,,,,,,,,
عقل خود را می شود انکار کرد اما غمت
بی گناهان را به جرم دل به زندان بردن است
,,,,,,,,,,
می پرستم چشم های روشنت را روز و شب
گرچه ایمان از کف دست مسلمان بردن است
,,,,,,,,,
چهارده قرن است شاعر ها روایت می کنند
شعر خواندن پیش تو زیره به کرمان بردن است
,,,
,
@poemnezhadhashemi
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1395/2/9 در ساعت : 2:33:48
| تعداد مشاهده این شعر :
1618
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.
|
نام ارسال کننده : محسن خویشکار
وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام
زیبا و رسا و جذاب
ممنون
درضمن شعرتان را با ذکر نام تان و آدرس در سایت نگاشته ام
|