ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



برهان قاطع

مفاعلن مفاعلن فعولن
 

برهان قاطع

و من برای بودنِ نگارم
دلیل قاطعی ز عشق دارم
که هر چه بر فرار از او بکوشم
و هر چه راه دیگری سپارم
و آنچه رویِ خود از او بگیرم
که با وِیَم نباشد هیچ کارم
به راه‌های گونه گون بیاید
سراغ من به دیدنم کنارم
و می‌شود به عینه او هویدا
نشانه‌های خود کند نثارم
چه گویدم به هر زبانِ ممکن؟
«مکن فرار از من ای تو یارم»
ببینمش مقابلم نشسته
میان دیدگان اشکبارم
چگونه یابم اوی بهتر از این
منوری در این شبان تارم
مرا نگارِ خوبِ نازنینم
مران ز خلوتی که با تو دارم

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1395/6/19 در ساعت : 1:17:42   |  تعداد مشاهده این شعر :  585


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1395/6/26 در ساعت : 12:34:15
سلام بر شاعر محترم
(این مطلب فقط برای شاعران بسیار جوان و تازه کار قابل استفاده است از اساتید بزرگوار جهت توضیح واضحات عذر خواهم )
یاد م می اید که جناب حاج محمدی ایراد وزنی به مصراع "بوی خون می چکد ا زعشوه ی عشق" از چهار پاره ای به مطلع "پاره کن سر گذشت امشب را "متعلق خانم بهناز دهقان وارد کرده بودند .
در حقیقت مصراع مورد اشاره را به سه صورت می توان خواند که دو شکل آن گرچه طبیعی تر و روانتر است و اما مشکل وزنی دارد
بو/ی/ خون/ می /چ/کد/ از/ عش/و/ ی /عشق این خوانش اگر چه طبیعی و از نظر نحوی روانتر به نظر می رسد اما به لحاظ وزنی غلط است
بو/ی /خون /می/ چ/ک /داز/ عش/و/ ی/ عشق این خوانش نیز طبیعی و حتی به تنهایی از نظر وزن مشکل ندارد بلکه با دیگر ابیات چهار پاره هم وزن نیست
بو/ی /خون/ می/ چ/کد /ا/زعش/و/ ی/ عشق این خوانش گرچه غیر طبیعی است اما به لحاظ وزنی درست است
در این موارد که شعری را باید بر خلاف طبیعت زبان خواند تا وزن درست شود از سرزنش شاعر نمی توان گذشت
مصراع "که با ویم نباشد هیچ کارم "
نیز چنین حکایتی دارد
شکل طبیعی خوانش این مصراع این است
که /با/ وی/ یم /ن/باشد /هیچ /کارم
که به ضرورت وزن باید این گونه بر خلاف طبیعت زبان خواند
که /با/ و/یم/ ن/با/ش/دهیچ /کا/رم
البته بگذریم که ضمیرمتصل م اتصال به وی نیز فقط برای پر کردن وزن امده است
"هیچ کارم با وی نباشد" بر گردان طبیعی این مصراع می باشد که شاعر برای پر کردن وزن کلام را از شکل معمول ان خارج کرده است که در این مورد نیز باید یقه اش را گرفت و گفت ..این چه بلایی است که برسر ...
و اما ؛
ضرورت وزن ببینید چه بلایی بر سر این مصراع آورده است
چ/گو/نه/ یا/ب/م وی/ به/ت/ر از/ این
شکل طبیعی این جمله این است
چه گونه اورا بهتر از این بیابم
که رعایت وزن باعث شده است "را" بر خلاف سیاق جمله حذف شود ؛
ی بر سیاق گذشتگان که امروزه بسیار منسوخ شده است به او اضافه شود .
بعضی شاعران برای توجیه اینگونه نا ملایمات زبانی می فرمایند گذشتگان این موارد را مرتکب شده اند پس ما هم می شویم که باید گفت شاعر عزیز ،
اقتضات و مناسبات بر خورد با زبان بکل امروزه دگرگون شده است طبع و ذوق مخاطب امروزی تفاوت نموده و اگراین ناهمواریها موجب اشکال در فهم نشود حداقل در حوزه ی تاثیر گذاری نا مطلوب خواهد افتاد





بازدید امروز : 2,543 | بازدید دیروز : 11,754 | بازدید کل : 122,234,069
logo-samandehi