ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



بجز ابروی تو در دین و ایمان انشقاقی نیست
به دنیا آدم عاشق شوم این اتفاقی نیست 
تو اما در دل ِ بیگانه ات ،از من سراغی نیست 
دوچشم سرکشت شورش به پا کرده به آرامی 
ولی هرکس در این میدان زمین افتاده ،یاغی نیست 
رضا شاهی مگر کشف حجاب تو برای ما 
شبیه نقره ی داغی به روی سینه باقی نیست 
مده موی پریشان را به دست باد پاییزی 
که اینجا محفل ِ اشعار با سبک عراقی نیست 
بدون پنجره سلول هایم را تصور کن !
که قاب عکس تو بامن میان ِهیچ اتاقی نیست 
صراط المستقیمی را به کفر خویش می رانی 
که جز ابروی تو در دین و ایمان انشقاقی نیست 
شب ِ دلگیر طهران است و بوی آتش و باروت 
فریدون ِ مشیری گر میان کوچه باغی نیست 
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
Seyedmehdi Nezhadhashemi: به چشم آهوان مست کردم مبتلا خود را خودم انداخته م اینگونه در دام بلا خود را تو را می بینم و دست و دلم یکباره می لرزد تصور هم نمی کردم چنین بی دست و پا خود را شبیه مردم بیگانه می رانی مرا آخر نباید نباید با تو می کردم از اول آشنا خود را تو از رگ های گردن هم شدی نزدیک تر بامن چگونه باید آخر کرد از عشقت جدا خود را تو ماهی و درون خویش می بینم چو نیلوفر _ برای قد کشیدن تا تو محتاج ِ عصا خود را برای لحظه ی دلتنگی ام می ماند راهی ،گر نمی کردم به تو تسلیم بی چون و چرا خود را تو را می جویم و طهران کلان شهریست بی پایان ... نمی دانم که گم کردم بدون تو کجا خود را #سید_مهدی_نژاد_هاشمی
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1396/10/12 در ساعت : 7:45:33   |  تعداد مشاهده این شعر :  392


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 9,254 | بازدید دیروز : 10,886 | بازدید کل : 121,882,117
logo-samandehi