ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



گاهی بیا
فردا ،همین امروزهای رنگ ِپاییز است باور نخواهم کرد فردا را ، غم انگیز است ....... باور نخواهم کرد حتی درمیان خواب اردیبهشت خاطرت با غم گلاویز است ------- از مولوی تا منزوی در من پلنگی پیر دلواپس مهتاب روی شمس تبریز است -------- کار خدا را باش در من سربداری مست خواهان رودرو شدن باخشم چنگیز است -------- سال هزار و سیصدو ...وقتی که می آیی ثبت است در تقویم ها از عشق لبریز است ------ گاهی بیا لبخند بر لب، جام می بردست تا بشکند توبه هرآنکس اهل پرهیز است ........ از شوکران پرکن برایم جام را ساقی قابل ندارد بذل این جانی که ناچیز است #سید_مهدی_نژاد_هاشمی باتشکر از نقد استاد عزیزم که زحمت فروان کشیده اند قدر دانی از زحماتتان جناب خوش عمل سپاسگزارم
کلمات کلیدی این مطلب :  ،


   تاریخ ارسال  :   1397/7/6 در ساعت : 0:19:47   |  تعداد مشاهده این شعر :  601


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1397/7/6 در ساعت : 6:46:58
آقاسیّدمهدی نژادهاشمی شاعر خوب و باتجربه ای است.از او شعر خوب فراوان خوانده ام و هربار تنها اشکالی که بر او گرفته ام عدم وسواس در کارهایش بوده است.به نظر می رسد آقاسیّدمهدی پس از سرودن هر شعر که اغلب هم جوششی است ، برنمی گردد به ویرایش آن بپردازد؛ کاری که هر شاعری پس از سرودن هر شعر نه یک بار که بارها بایستی انجام دهد....
در غزل زیبا ، سلیس و خوش ساخت «گاهی بیا» دو سه نکته به نظرم رسید که گذرا به آن اشاره می کنم:
در بیت چهارم می گوید:
کار خدا را باش در من سربداری مست
خواهان رودررویی با خشم چنگیز است...
سلاست این بیت به خاطر مکسور شدن حرف «ی» در کلمه ی «رودررویی» کمی خدشه دار شده است.پیشنهاد می کنم شاعر ، مصراع دوم بیت را چنین بیاورد:
خواهان رودرو شدن با خشم چنگیز است ...
و اما پیشنهاد دیگرم برای بیت ماقبل مقطع (بیت ششم) است که اگر سهوالقلمی در مصراع اولش رخ نداده باشد آقاسیّد را متهم به وزن باختگی می کنم.می گوید:
گاهی بیا لبخند بر لب ، جام بر دست
پیکی بزن بر پیک هرکس اهل پرهیز است....
در مصراع اول بیت ، لغزش وزن به روشنی آشکار است.این لغزش تنها با افزودن کلمه ی «می» پس از «جام» به درستی و زیبایی برطرف می شود:
گاهی بیا لبخند برلب ، جام می در دست...
و مصراع دوم:
باده نوشان قبل از نوشیدن جرعه ای زان آب آتشگون ، همزمان با گفتن کلمه ی «سلام» یا «به سلامتی» جام را به جام می زنند و البته آن که تواضع بیشتری دارد چندسانتی جامش را پایین تر می گیرد و به جام طرف مقابل می زند! با توجه به این که «پیک» در بیت مذکور کمی از وجاهت آن کاسته است ، بیت را چنین اصلاح کردم و امیدوارم آقاسیّدمهدی اعمالش کند:
گاهی بیا لبخند بر لب ، جام می در دست
تا بشکند توبه هرآن کس اهل پرهیز است...
یا:
تا بشکند توبه هرآنکو اهل پرهیز است...
آخرین اشکال شعر در مصراع دوم بیت مقطع رخ نموده است.می گوید:
قابل ندارد جان ما ، هر چند ناچیز است...
در این جا «هرچند» درست و زیبا به جای خود ننشسته است.شاعر می توانست (ومی تواند!) بگوید:
قابل ندارد جان ما ، این هدیه ناچیز است...
و یا هر کلمه و عبارتی غیر از «هرچند» بگذارد تا بیت بی کمترین نقصی ارائه شود.
در پایان برای این شاعر خوب ؛ اما کم وسواسمان بهترین ها را آرزومندم.یاحق.
سید مهدی نژاد هاشمی
1397/7/6 در ساعت : 15:26:11
سپاسگزارم و قدر دان از وقتی که گذاشتید استاد عزیز؛ کاملا صحیح می فرمایید.
مهرداد نصرتی مهرشاعر
1397/7/6 در ساعت : 12:32:20
درود بر رفیق شفیقم عباس آقای کاشانی/ برادر بزرگوار که در حیات خلوت دعوت به خواندن نقدمان فرمودید. تشکر. با این حال و برغم آنکه نکات خوبی را یادآور شده بودید اما توجه داشته باشد به آن مصراعی که افزودن کلمه «می» را پیشنهاد داده اید، زیرا اشکال وزنی ندارد. ایشان نگفته در «دست» بلکه گفته در «دستت» و البته «جام می» شما به نظرم کمی قشنگتر است. با وجود همه ی اینها دقت نظر و تخصص آن گرامی در چگونگی تعارفات میخانه ای هم جالب بود(البته میخانه های عارفان لابد)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درود و تشکر...و اما توجهتان را به کامنت خود شاعر جلب می کنم.ذیل مطلب شماست.
اله یار خادمیان
1397/7/6 در ساعت : 5:50:14
سلام و درود بر شما بسیار ارزشمند و قابل تقدیر
است
بازدید امروز : 10,161 | بازدید دیروز : 10,886 | بازدید کل : 121,883,024
logo-samandehi