ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



آیینه بـدست آمـده ام ، راه سواران


 



مـی ایستم ایـن جـاده، گـرفـتـار ِ شماها



مـن مـانـده ام و جـاده ِ و دیـدار شماها



آیـیـنـه بــدست آمــده ام ، راه سوارن



سُر می خورم از این همه تکرار ِ شماها



آویخـتـه ی  نـیـلی ِ انـدوه غــریـبـم



تا حنجره ام پـر شده از دار ِ شماها



اینجا چقدر، ثانیه در خوف و عذاب است



اینجـا چـقـدر پنجره......آوارِ شماها



مـن، شام ِ غـریبان شب ِ شعر سپیدم



تا گـوش ِ غزل ریختـه اسرار شماها



ابری به سر ِ تشنه ی تهـران ِ شما نیست



مـقـبـول نشد سفره ی افـطار شماهـا



یک کوچه در این شهـر شب آشوب علم نیست



تـا تکیه دهـد بـر تـن ِ دیـوار شماها



این باغ به لطف ِ تن شمشیر تو خون شد



دلگـیـرم از آئـیـن سپیـدار شماهـا



محراب به سختی نفسش آمـــده بـالا



سجاده به تنگ آمــد از افـکـار ِ شماها



+++



این طعنه ی !ناخواسته ام ،جرم ردیف است



دستـان خــداونــد، نگـه دار شماهـا


کلمات کلیدی این مطلب :  آیینه ، بـدست ، آمـده ، ام ، ، ، راه ، سواران ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/10/4 در ساعت : 9:37:8   |  تعداد مشاهده این شعر :  1278


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

برزو علی پور (خودکار کم رنگ)
1390/10/4 در ساعت : 20:12:33
علی جان
راه سوارن آیا منظور این است که راه سوار هستند ؟
موفق باشید .
با احترام _ خودکار کم رنگ
----------------------------
سلام حاجی، آره برادر، منظورم آنهایی هستند که سوار راه هستند و خود را مالک راه می دانند.
برقرار باشید اخوی
مصطفی معارف
1390/10/4 در ساعت : 12:12:28
(((خصوصی)))

با سلام و تحیت جناب سعادتخانی عزیزی غزلهای قبلیتان بیشتر به دل می نشست شاید آنها انتظاراتما را با لا برده اند به هر حال علی آقا کا رتان بیشتر به کارهای کوششی شباهت دارد که برازنده شاعر توانمندی مثل شما نیست ...
مانا باشید
-----------سلام برادر، بنده خیلی خوشحال میشم دوستان نظراتشان را عمومی درج کنند و چرا که ما همه برای آموختن اینجا جمع شده ایم و بند قطعا بیشتر...معارف عزیز شرمنده که بضاعت اندک ما در این غزل باب طبع بلند شما نشده،البته برعکس فرمایشات حضرتعالی این غزل شعری هست سراسر جوششی (در نظر بنده)، ودر یک شرایط خاص زمانی و مکانی سروده شده و البته بنده خیلی به این غزل علاقه دارم
امیدوارم بتوانم در کارهای بعدی طبع مشکل پسند شما دوست مهربانم را راضی کنم
یا علی مدد
محسن یاری
1390/10/4 در ساعت : 18:21:14
دوست خوب من . غزلتان راخواندم و بسیار زیبا دیدمش . سرفراز باشید
------------------------------------------------------------------------------متشکرم جناب یاری گرامی،برگ سبزی به حسابش آرید
ابراهیم حاج محمدی
1390/10/4 در ساعت : 22:37:38
سلام بر شما . زیبا و با مضامینی بدیع و دلنواز بود دست مریزاد . به ذائقه ی ما که چسبید .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------اردادتمندم استاد
مجتبی اصغری فرزقی
1390/10/4 در ساعت : 11:28:33
سلام دوست واستاد ارجمند


شعر شما را خواندم
در ضمن تشكر كنم كه با جديت تمام اشعار اين حقير را دنبال مي كنيد و نظرمي دهيد


ممنون و سپاس گذار استاد


وبلاگ: شعر نو پيراهني در باد
ايميل :www.mojtaba.asghary@yahoo.com
--------------------------------------------------سلام بزرگوار ،و متشکرم از حضورتان،
امید صباغ نو
1390/10/4 در ساعت : 16:49:46
سلام علی نازنینم.به شخصه از غزلت لذت بردم.برایت آرزوی موفقیت و سلامت دارم و امیدوارم به زودیِ زود فرصت دیدار حضوری حاصل آید.شاد باشی و ایام به کام.یا علی
-------------------------------------------------------------------------------------متشکرم امید گرامی، طرف سبلان تشریف آورید خبرم کنید تا دیداری تازه گردد.
مصطفی پورکریمی
1390/10/4 در ساعت : 20:26:40
سلام جناب استاد سعادتخانی عزیز
من که لذت بردم احسنت به این مضمون سازی و واژه پردازی ...عالی..
------------------------------------------------------------------------------سلام جناب استاد پور کریمی عزیز ، متشکرم از خوانشتان
عباس خوش عمل کاشانی
1390/10/4 در ساعت : 13:39:26
از خواندن این طرفه غزل طنزآمیز لذت بردم.برقرار باشید.
--------------------------------------------------------------سلام و عرض ارادت استاد،خوشحال شدم از حضورتان،،تعجبم کجای این فریاد ، طنز بود؟!
سیاوش پورافشار
1390/10/4 در ساعت : 19:37:4
درود مجدد بزرگوار
اصلا نگاه بنده به شعر شما برداشت طنز نداشت و برداشت معنایی از آن کردم در برداشت معنایی بسته به سطح شناخت مخاطب و نوع خوانش ممکن است از هر شعری برداشتی شود و به نظر حقیر این شعر شما شعری جدی است دیگران آن را طنز خوانده اند چرا جوابش را به حقیر می دهید قربان؟
------------------------حق با شماست سیاوش عزیز،
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1390/10/4 در ساعت : 20:15:4
سلام به جناب سعادتخانی عزیز
شعری پراز شور و شیدایی و برخاسته از اندیشه ای دردمند ، دست مریزاد و شاعرانگیتان همیشگی باد
----------------سلام استاد نجوای گرامی، از الطافتان بسیار متشکر و سپاسگزارم
احسان اکابری
1390/10/4 در ساعت : 13:10:51
سلام اقای سعادتخوانی عزیز

امیدوارم حالتون خوب باشه
شعر زیباتون رو خوندم
خوشحالم که در جمع شماها حضور دارم
---------------------------------------------شما گل سر سبد کوچه مصفای ما هستید احسان جان،جایتان را همیشه خالی نگه داشته بودیم، ما هم خوشحالیم از حضورتان
سیاوش پورافشار
1390/10/4 در ساعت : 19:14:38
درود بزرگوار
از خواندن غزلتان محظوظ شدم دست مریزاد با این غزل قوی فکر کنم شاعر با شما هایی گرفتار است که هر چه می خواهد آنها را متوجه خطا هاو نابسامانی هایشان آشنا سازد ناکام است و در نهایت می گوید اصلا ببخشید مشکل از ردیف بود شما مشکل ندارید
-----------------------------------------------------------------------------سلام برادر، نگاه صمیمیتان را بسیار ارج می نهم گرامی دوست

اکرم بهرامچی
1391/6/15 در ساعت : 1:18:4
اینجا چقدر، ثانیه در خوف و عذاب است




اینجـا چـقـدر پنجره......آوارِ شماها


سلام استاد گرامی آقای سعادتخانی
درود بر شما و قلمتان
بازدید امروز : 4,266 | بازدید دیروز : 15,134 | بازدید کل : 122,475,136
logo-samandehi