کسی در سینه دارد می زند طبل عزا امشب
مگر شمر نگاهت کرد، قصد کربلا امشب
میان قتلگاهم با دل صد پاره افتاده
نشسته سوگوار من غریب و آشنا امشب
نمی تابد بر این ویرانه از امیّد سوسویی
ندارد دور خود پروانه ، شمع اشک ما امشب
پریشان مو، گریبان پاره ، در سوگ تو می گریم
ز دلتنگی نمی گیرد غمت در سینه جا امشب
دلم در حسرت یک جرعه دیدار تو می سوزد
صدای العطش می آید از این نینوا امشب
دعا کردم ، نکردی استجابت، سنگ دل ! آخر
شکایت می برم از تو به درگاه خدا امشب