صدای شیهه ی اسبان، شنیده می شود و

 

جهان به خونِ شهیدان کشیده می شود و


کَمَر شکست، جهان زیرِ این بلای بزرگ

 

تمامِ عرش و مَلَک، قد خمیده می شود و


ببین که کوفه شده قتلگاهِ پیر و جوان


صدای کودکِ زخمی شنیده می شود و


سکینه صِیحه کشان می دَوَد در آن میدان


عزای کودکِ عطشان پدیده می شود و


ببین که معرکه برپاست، چون علی اکبر


به تیغِ فتنه ی دشمن کشیده می شود و


و عمّه ضَجّه کُنان، خاک می کُنَد بر سر


گُلِ عزیزِ حسین است، چیده می شود و


حسین، بی سر و مجروح و ردّ ِ سیصد زخم


به روی پیکرِ زخمیش دیده می شود و


حجاز و شام دل آزرده، کربلا غمگین


و رنگِ عَرش و مَلَک هم، پریده می شود و


نشسته کشورِ لاهوت، در سیاهیِ محض


به زیرِ غم، تنِ دنیا خمیده می شود و


فدای زجرِ حسین و فدای صبرِ حسین


خمیده کُلّ جهان در کنار قبرِ حسین