ما یک جنازه ایم اما او، عیسی نبوده؛ گورکن بوده! ما مثل مرده هاي هزاران هزار ساله به هم مي رسيم و آنگاه خورشيد بر تباهي اجساد ما قضاوت خواهد كرد
|
سلام سرکار خانم جهانگیر زیبا سروده اید وقابل تامل دست مریزاد
|
درود بر شما ... بسیار غزل زیبایی بود ... فقط بیت آخر مصراع اول احساس کردم سکته داره "گفتید دیوانه و ساده"
برقرار باشید
|
سلام خانم جهانگير غزل به نوعي مي شود پست مدرن شما را خواندم خوب بود روايت خوبي داشت شايد بعضا از اين جنس غزل خوششان نيايد اما در حال رواج است و دوستاني در اين سبك و سياق كار مي كنند موفق باشيد خواهر خوبم منتظرتان هستم
|
سلام...خيلي حس قشنگي داشت...كاري به موسيقي اش البته ندارم...حرفي براي گفتن داشت!
|
با سلام به شاعره گرامي مي خواستم نكته اي در باره محتوي شعر بگويم كه اين شعر از پارادوكس زيادي برخوردار است و اينكه نتيجه گيري درست نشده زيرا عقل بالاتر از احساس است البته عشق در جايگاه خود قرار دارد به هر صورت شعر با سلايق و بينشي شخصي شما براي من محترم است موفق باشيد .................... سلام و درود بر شما سپاس فراوان بابت نظر ارزشمندتان. در مورد پارادوکس : من فکر میکنم تضاد بین راوی و مردم است نه در شعر و اصلا محتوای شعر همین برخورد و تفاوت نگاه راوی و مردم است. و در مورد نتیجه گیری : اتفاقا من به عنوان مولف هر چند در طول شعر در مورد افکار راوی شعرم قضاوت نکردم اما با استفاده از ضمیر دوم شخص در بیت آخر سعی کردم این نکته را گوشزد کنم که مخاطب با مردم هم عقیده است نه راوی و حتی مانند مردم راوی را نادان و دیوانه می پندارد. باز هم ممنونم از توجهتان
|
سلام در باره شكل و محتواي شعر شما داوري نمي كنم . به خصوص اين كه دفعه اوٌل است كه شعري از شما مي خوانم . امٌا در شعرتان ، با توجه به عصر حاضر ، نوعي بداعت ، نشاط ، واقعيٌت ،و صداقت ( كه همه ي اينها اين روزها از ضروريٌات جامعه جوانان ما شده اند ) وجود دارد كه من عاشق همه ي اينها هستم ؛ و قابل تحسين است .
|