ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



این است حد دانش ایشان


 


فاعرض عن من تولی عن ذکرنا و لم‌یرد الا الحیوه الدنیا.

ذلک مبلغهم من العلم ...


مستفعلن مستفعلن مستفعلن فن


آنان‌که می‌دانند این را داهیانه


باید رها کرد عمرکِ ناجاودانه


دیری نمی‌پاید که آشفته پریشان


گمگشته‌ی خود را بجویند عاشقانه


اَسرار خود با این غریبان در میان نه


ایشان برند اسرار حق خانه به خانه


بگذار آنان را که جز دنیا نخواهند


با یاد ما اُنسی ندارند عارفانه


این است حد دانش ایشان تو اما


در یاد من خوش باش با ذکری شبانه

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1391/2/29 در ساعت : 15:45:6   |  تعداد مشاهده این شعر :  1026


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سعادت ایران نژاد
1391/2/29 در ساعت : 22:56:3
سلام بر جناب وثیق زاده عزيز
بسيار با مفهوم و زيباست
موفق و پايدار باشيد

*******************

سلام دوست عزیز استادم
ممنون از نظر زیبا بینتان
علی میرزائی
1391/2/30 در ساعت : 0:16:7
سلام وسپاس
زیبا و آموزنده است

*******************

درود بر شما استاد گرامی

آموزندگی آن از مصحف عظیم است.
ابراهیم حاج محمدی
1391/2/30 در ساعت : 9:19:36
سلام علیکم
این مصرع را دقت بفرمائید {گمگشته‌ی خود را بجویند عاشقانه} برای اینکه اشکال وزنی نداشته باشد باید بخوانیم : { گمگشته‌ی خود را بجوینداشقانه} یعنی حرف عین را از اول کلمه ی عاشقانه بیندازیم . به هیچ وجه اجازه ی چنین کاری را نداریم . اگر شما در دیوان سعدی ، حافظ ، بیدل ، نظامی و یا هر یک از مفاخر ادبی فارسی زبان نمونه ای یافتید ، که نمی یابید می پذیرم که این کار جایز است . بنده ذیل یکی از سروده هایم که در دفتر شعرم موجود است مفصل و مبرهن در این باره صحبت کرده ام . از جسارت عذر خواهم .

*******************

سلام بر برادر و استاد بزرگوار خودم

نخست از جمله ی آخر شما شروع می کنم که متأسفانه راهنمایی استادانه ی خود را که کاملاً مطلوب من است جسارت تلقی فرموده اید درحالیکه که اشارات شما در هر زمانی باعث افتخار اینجانب است. اما در مورد نکته ی اصلی نظر شما باید عرض کنم همانگونه که بدیهی است و در کلیه ی کتب عروض لااقل درسی که من به آنها مراجعه داشته ام نیز مندرج است اصل در تقطیع آن چیزی است که خوانده می شود نه نوشته می شود. البته این حق یک نفر هست که بگوید من بجوینداشقانه خواندن در شعر را نمی پسندم و کلمات باید درست و کتابی حتی در شعر ادا گردند که در این صورت با مخالفت بسیاری از شاعرانی روبرو می شود که حتی در قالب شعر کلاسیک زبان محاوره ای بکار می برند و مثلاً باباطاهر به جای سوخته و آمیخته کلمات سوته و آمیته را به کار می برد.

درود بر شما بزرگوار
مژده ژیان
1391/2/30 در ساعت : 23:3:52
درود بر شما استاد خوش سخن و جوان /سروده ا ي خوش آهنگ و دلكش بود
پاينده باشيد.

*******************

سلام خانم ژیان گرامی

توجه شاعره ی توانایی چون شما به اشعارم مایه ی مباهات من است هر چند نه جوان هستم و نه استاد

موفق باشید
محمد علی هلال
1391/2/30 در ساعت : 12:53:41
سلام آقاي وثیق زاده انصاری
بايد خدمتتان عرض كنم آنچه شما به قول خودتان در كتابها خوانده ايد و متأسفانه پيداست كه درست درنيافته ايد استاد حاج محمدي به اندازه ي مجموع سنوات عمر من و شما تدريس كرده است . حذف حرف عين به صرف اينكه با همزه در زبان فارسي از يك مخرج ادا مي شود اشتباه فاحشي است كه ادباي بزرگي همچون حافظ و سعدي و مولانا و نظامي و رودكي به شدت از آن پرهيز داشته اند . چرا در مقابل سخن حق مقاومت مي كنيد برادر ؟‌؟؟؟

*******************

سلام دوست گرامي

آنچه در مورد شنيداري بودن عروض گفتم كه در كتابهاي مربوطه مندرج است را خود استاد تأييد فرمودند. همانگونه كه در پاسخ به استاد بيان داشتم در مقابل سخن حق تسليمم و البته تصور نمي كنم هيچكدام از اساتيد بزرگوار سايت انجام بحث و پرس و جوي ادبي براي يادگيزي و پذيرش را مقاومت در برابر سخن حق تلقي نمايند.

پايدار باشيد
ابراهیم حاج محمدی
1391/2/30 در ساعت : 9:22:0
این مصرع هم حکم همان مصرعی را دارد که قبلا اشاره کردم { با یاد ما اُنسی ندارند عارفانه} و باید خوانده شود { با یاد ما اُنسی ندارند ارفانه} و حرف عین از اول کلمه ی عارفانه ساقط شود . استاد قزوه هم در حیاط خلوت چند وقت پیش در این باره توضیح داده بودند .
ابراهیم حاج محمدی
1391/2/30 در ساعت : 12:46:26
با سلام مجدد
دوست عزيز ، اگر شاعری اینچنین بسراید:
بر سر نهاده کاجی اگر تاج از آب ها
از ما گرفتـــــه اند بسی باج عذاب ها
که به ناچار«باج عذاب ها»،بایستی «باجَ ذاب ها»
تلفظ شود، شنونده چه برداشتی خواهد داشت؟؟؟ با وجود
اینکه عروض شنیداری است و نه نوشتاری به خواننده می
گوید باید سروده ی مرا از روی کاغذ بخوانی تا بفهمی ؟؟؟؟
در هيچ كتاب عروضي اي مجوز حذف حرف عين همچون حرف همزه داده نشده است و هيچيك از مفاخر بزرگ ادبي ما هم چنين اشتباهي را مرتكب نشده اند . يك مورد را نشان بدهيد بنده سخن شما را مي پذيرم .

*******************

سلام استاد گرامي

سخن شما كاملاً مطاع. من ياد گرفتم كه براي تبعيت از آنچه در كتابهاي عروض نوشته شده است و پيروي از روش شعراي بزرگ قديم مجوزي براي حذف حرف عين همچون حمزه وجود ندارد ولو اينكه مستفاد به معنا باشد و اشتباه ايجاد نكند و تخطي از اين شيوه احتمالاً در صورتي پذيرفتني است كه همچون روشي كه بسياري از شعراي نو معاصر پيش گرفته اند شاعر خود را ملزم به ماندن در آن قواعد عروضي نداند. البته اگر اين نتيجه گيري آخر من اشتباه است باز خوشحال مي شوم استدلالتان را بدانم و احتمالاً همچون اين مورد بپذيرم.

مستدام باشيد
بازدید امروز : 2,314 | بازدید دیروز : 11,754 | بازدید کل : 122,233,840
logo-samandehi