انا لله و انا الیه راجعون
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مصیبت وارده به هموطنان آذری زبان مان، آتشی بود که در دلمان شعله انداخت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تقدیم به مصیبت دیدگان زلزله:
دست گلچین روزگار آمد، دسته گل های باغمان را بُرد
بر زمین داغ لاله را رویاند، با خودش شور آسمان را بُرد
اشک، مهمان چشم ها می شد، داغ، مهمان سینه ها می شد
وقت افطار، لرزش این خاک، از سر سفره آب و نان را بُرد
خوش به حال شما که در شب قدر، پر کشیدید و تا خدا رفتید
غم پروازتان از این دنیا، از تن خسته مان توان را بُرد
آسمان با تمام غم هایش، بر سر شهر سایه می انداخت
بغض آوارهای دلتنگی، از سر شهر، سایبان را بُرد
غرق در موج اشک شد ایران، هم وطن هایمان که جان دادند.
کشتی حادثه به آب افتاد، بادِ بی رحم بادبان را بُرد
شاپرک های خسته ی زخمی، زیر آوار غصّه ها ماندند
دست گلچین روزگار آمد، دسته گل های باغمان را برد

پانوشت: هر کس را شکیبایی رهایی ندهد، بی تابی، او را در بوته ی هلاکت و تباهی نهد. حضرت علی (ع)
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/5/24 در ساعت : 16:12:16
| تعداد مشاهده این شعر :
1507
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.