ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



من التهاب کویرم ببار بر سر من...
بنام پروردگار اندیشه ها



یک غزل نسبتاً قدیمی که احساسشو دوست دارم هر چند مال اوایل کارمه:




مزن به عمق دلم زخم بی قراری را

مزن به عمق دل این زخم سخت کاری را

مرو که هر قدمت داغ تازه ای دارد

مپاش بر سر من گرد داغداری را

تو رفتی و نشنیدم پس از تو آوازی

نه نغمه های قناری، نه زخم تاری را

نگاه می کنم این راه را سراب آلود

جنون رسیده به چشمان خسته ام؛ زیرا،

همیشه عادت چشمان من نگاه تو بود

چگونه سد کنم این آب های جاری را؟

بیا به حرمت شب های عاشقی برگرد

دوباره نعشه کن از خنده ات خماری را

من التهاب کویرم ببار بر سر من

نگاه ابری و گیسوی آبشاری را...

 


کلمات کلیدی این مطلب :  من ، التهاب ، کویرم ، ببار ، بر ، سر ، من... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/6/3 در ساعت : 23:20:25   |  تعداد مشاهده این شعر :  1125


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجتبی اصغری فرزقی
1391/6/4 در ساعت : 9:2:6
سلام دوست عزيز

غزل قديمي شما را خواندم

موفق باشيد
هدیه ارجمند
1391/6/4 در ساعت : 16:24:20
سلام و عرض ادب....
زیبا بود/
"بیا به حرمت شب های عاشقی برگرد

دوباره نعشه کن از خنده ات خماری را"

موفق باشیدوشاعرتر....
یاعلی....
دکتر آرزو صفایی
1391/6/4 در ساعت : 17:32:27
درودتان
خواندم و بهره بردم
سپاس
علی‌رضا حکمتی
1391/6/6 در ساعت : 12:21:24
سلام علیکم
لحظه های شعری هایتان همواره مستدام...
احمد فرجی
1391/6/5 در ساعت : 1:38:15
باسلام واحترام.زیبا بود و دلنشین.

نمی دانم ( نعشه ) درست است یا (نشئه) .قضاوت با شما.
===========
پاسخ:
با تشکر از توجه شما:
یک چیزی می تونه نشئه داشته باشه و در اثر دریافت اون توسط یک شخص، اون شخص بعشه میشه.بطور مثال: چشمهای معشوق نشئه ای دارد که مرا نعشه می کند.
البته شاید اشتباه می کنم این اطلاعات بنده ست
وحیده افضلی
1391/6/5 در ساعت : 4:56:30
سلام جناب تاج محمدی
زنده باشید
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/6/5 در ساعت : 22:8:47
سلام و عرض ارادت
زیبایی ملیحی دارد این عاشقانه ی دلنواز ، دست مریزاد و برقرار باشید


...

==============
پاسخ:
ممنون از توجه شما حضرت استاد
چشم. به توصیتون فکر می کنم
بازدید امروز : 4,796 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,560,756
logo-samandehi