ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مه آباد -- تقدیم به هموطنان پیش مرگ کَُرد سلحشورم به پاسداشت حادثه ی خونین شهریور در مهاباد و تمام مظلومیت های دوران جنگشان


هربار که از جور تو صیاد نوشتم



در آب گره بستم و بر باد نوشتم



پژواک ستمهای تو در کوه نپیچید



هرچند که با تیشه ی فرهاد نوشتم



فریاد گلوگیر من از بغض فروخفت



ناچار قلم راندم و فریاد نوشتم



اشک مژه با اشک قلم همنفسی داشت



هر واژه که از چشم من افتاد نوشتم



دفتر که نه از داغ شهیدان جگرم سوخت



یک جمله که از آن همه بیداد نوشتم



یک روز تورا در دل مهران گله کردم



یک روز لب تنگه ی مرصاد نوشتم



از درد رمادیه و تکریت چه کم داشت



آن رنج که در موصل و بغداد نوشتم



هر واژه ی من میل شقایق شدنش هست



امروز که از داغ مهاباد نوشتم



این خنده تلخی ست که با گریه عجین است



حزنی به دلم بود ولی شاد نوشتم



در وصف پریشانی ابریشم زلفت



گیسوی غزل را یله در باد نوشتم



از بس که تو موزونی و چشم تو مقفّی



گل کرد غزل گرچه من آزاد نوشتم!









اندکی زودترآپ کردم به جهت دعاگویی شما در کربلا و نجف


کلمات کلیدی این مطلب :  مه ، آباد ، -- ، تقدیم ، به ، هموطنان ، پیش ، مرگ ، کَُرد ، سلحشورم ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/6/11 در ساعت : 22:27:21   |  تعداد مشاهده این شعر :  1229


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سینا شهیدا
1391/6/15 در ساعت : 21:11:37
بوي شقايق هاي سرخ از جاي جاي اين غزل عاشقانه جاريست. حاج آقا جون اين جمله ي آخري تير خلاص به قلب عاشق ما بود التماس دعا. خودموني بگم دوستت دارم خيلي زياد.
مصطفی پورکریمی
1391/6/13 در ساعت : 2:42:0
التماس دعا جناب استاد عالی بود
مهدی سیدحسینی
1391/6/14 در ساعت : 2:7:18
التماس دعا
در حرمین شریفین
ساراسادات باختر
1391/6/13 در ساعت : 0:49:39
درود جناب حسن زاده
پایدار باشید..
مهدی سیدحسینی
1391/6/14 در ساعت : 2:7:18
التماس دعا
در حرمین شریفین
محدثه الماسی
1391/6/13 در ساعت : 17:34:45
سلام

زیباست و آزاد!...
بازدید امروز : 23,486 | بازدید دیروز : 18,002 | بازدید کل : 121,554,717
logo-samandehi