ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



چگونه می شود از دستهای تو، دل کند ؟! ( یک غزل قدیمی )


به من نگــــاه کن ای آشناترین لبخند



وچشمهای خودت را، به من بزن پیوند



تو از هزاره ی چندم رسیده ای که مرا



تباه کرده ای و تا همیشه ها، در بند ؟!



همان نگاه که خواب مرا، مشوش کرد



وچشمهای قشنگت، درست مثل همند



ترانه هــای دلــم، از غم تو، سرشارند



چگونه می شود از دستهای تو، دل کند ؟!



بیا، شبیه همیشه، نه...نه...که عاشقتر



مرا دچار خودت کن، شکوهمند بلند



دوباره زخم... و اینبار هرچه کـاری تر



بزن و بعد گذر کن و فاتــحانه بخند !



**



به حرمت تو و این چشـــمهای بارانی



به عشق، واژه ی پردرد و ماجرا، سوگند



که از تو، آه، محـال است دست بردارم



و در طراوت تو، غرق می شوم، هر چند...!





تابستان 84-تهران

www.2chatr.blogfa.com






صصصصصصص 



کلمات کلیدی این مطلب :  چگونه ، می ، شود ، از ، دستهای ، تو، ، دل ، کند ، ؟! ، ( ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/6/24 در ساعت : 2:9:6   |  تعداد مشاهده این شعر :  1402


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید علی اصغر موسوی
1391/6/24 در ساعت : 2:41:26
سلام
خواندم
موفق باشید
دستی به مطلع غزل ببرید
حق یارتان
یاحق
سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/6/24 در ساعت : 11:43:32
سلام برادر سید
بسیار زیبا ...حتا اگر قدیمی ...باز هم قوت زبان شما مشهود و مسلم است!
شاد ذی
مصطفی پورکریمی
1391/6/25 در ساعت : 3:2:28
سلام جناب سلیمانی گرامی

غزل بسیار زیبایی بود با پوزش این بار چند نکته عرض می کنم اول در مصرع دوم بیت اول تکرار" به من " به زیبایی شعر لطمه زده است دوم دراین مصرع مگر باید چشم ها مثل هم نباشند /وچشمهای قشنگت، درست مثل همند/ سوم در این مصرع /به عشق، واژه ی پردرد و ماجرا، سوگند/ فکر می کنم اگر به این صورت باشد بهتر است /به عشق، این واژه ی پرماجرا، سوگند/
.............................................................................................................
سلا جناب پوركريمي گرامي.ممنون از بزرگواري شما. ضمن تشكر بابت وقتي كه به سروده ي ناقابل حقير اختصاص دادين، در مورد تكرار " به من " حرف شما رو قبول دارم البته من چند سال پيش كه اين شعرو كار كردم استدلالم اين بود كه " به من " در مصرع او ل به معني " به سمت من "است و با "به من" مصرع دوم متفاوته. در مورد قسمت دوم شما به مصرع اولش هم ايد توجه كنيد" همان نگاه كه خواب مرامشوش كرد و چشمهاي قشنگت درست مثل همند" كه خيلي واضحه در مورد قسمت سوم هم اينطوري كه اشكال وزني يدا ميكنه.با سپاس فراوان ممنون از بزرگواري شما استاد ارجمند
مجتبی اصغری فرزقی
1391/6/24 در ساعت : 8:44:33
همند ؟؟؟


با قافیه های دیگر فرق داشت . نه اینکه اشتباه باشد بلکه محاوره شده بود از زبان غزل خارج

ولی با نگاهی به تاریخ غزل و 84 بودند خوب بود

ما از شما رباعی هایی جان دار و زیبا خوانده ایم و غزل شما هم خوب بود

موفق باشید برادر خوبم

یاعلی
دکتر آرزو صفایی
1391/6/24 در ساعت : 12:14:41
سلام بر شما
بر دل نشست دست مریزاد
ابراهیم حاج محمدی
1391/6/25 در ساعت : 8:12:23
با سلام و عرض ارادت
خواندم و بهره بردم . فزون باد
...............................................................
سلام استاد عزيز.سپاسگزارم
احسان امینی فر
1391/6/24 در ساعت : 15:8:23


سلام و درود بر شما دوست عزیز
شعر زیبای شما را خواندم
تقدیم به قلم پر مهرتان

رسول اکرم (ص) به سلمان فارسی فرمود :
ای سلمان محبت فاطمه در صد مورد پرمخاطره سود می بخشد
که آسانترین آنها : دم مرگ، قبر، میزان، محشر، صراط
و به هنگام حساب و کتاب است.
ساراسادات باختر
1391/6/24 در ساعت : 10:38:39
درود جناب سلیمانی
واقعا زیبا و معرکه بود..
حسین سنگری
1391/6/25 در ساعت : 22:33:11
سلام و درود بر برادر خوب شاعرم جناب سلیمانی عزیز

دلتنگتان هستم.

زیبا بود ... حس خوبی داشت

برقرار باشید
...........................................................................................
سلام حسين جان.ممنونم داداش
سحر دگلی (آریایی)
1391/6/24 در ساعت : 23:40:2
سلام و در.د سید سلیمانی ارجمند
بر دل نشست
درود و احسنت
قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
...........................................................
سلام. سژاس از محبت شما
زهرا شعبانی
1391/6/24 در ساعت : 11:17:41
سلام جناب سلیمانی بزرگوار

غزل دلنشینی است اما چون قدیمی ست نیاز به صحبت بیشتری درباره اش نمی بینم

پایدار باشید ...
بازدید امروز : 3,786 | بازدید دیروز : 8,233 | بازدید کل : 122,960,179
logo-samandehi