ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



ما هنوز اندر خم "آن" کوچه ایم...

 

سلام. خاطره است ديگر. كاريش نمي توان كرد. هر مطلبي كه مي خواهم بذارم ياد بحرين مي افتم. البته اول ياد يك جاي ديگه بعد از آن ياد بحرين. مي دانيد كه اول به ياد چي مي افتم؟:

واي مادرم مادرم مادرم....

واي مادرم مادرم مادرم...

براي مادرم

قلب هاشان از همان اول به هم حساس بود

اين طرف سردار خيبر بود و آن سو ياس بود

 

درد داري خوب مي دانم ولي يك روز مرد...

فتنه ها اين بار هم از مردمي خناس بود

درب،  آتش،  ميخ،  پهلو،  عشق،  محسن،  مانده ايم

عقل اينجا حكم فرما بود يا احساس بود؟

ياس را با دست مي چينند معمولا ولي

داس مي بينم خدايا... دست هاشان داس بود

هر كدام از يك طرف با تيغ هاشان مي زدند

دشمني هايي كه قنفذ داشت اما خاص بود

" اي كه بستي راه را در كوچه ها بر فاطمه

گردنت را مي شكست آنجا اگر عباس بود..."

کلمات کلیدی این مطلب :  ما ، هنوز ، اندر ، خم ، "آن" ، کوچه ، ایم... ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/3/4 در ساعت : 5:26:42   |  تعداد مشاهده این شعر :  1094


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 2,073 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,558,033
logo-samandehi