بیا نگار دل آرای فاطمی شوکت
بیا عزیز خدا ، ای امیر با عزّت
توئی که جنِت موعود سینه زن هایی
علم به دوش غریب همیشه ی هیئت
قنات جاری اشک زلال من را باز
پر آب کن به یکی جلوه از یم رحمت
ببار حضرت باران که دشت خشکیده
ببار بر سر این خاک خشک و بی برکت
به حق گوشه نشینان ببخش اگر من هم
به هفته های بدون تو کرده ام عادت
چقدر بغض گلوگیر جمعه ها سخت است
چقدر سخت و گلوگیر و پر غم و محنت
دگر به سوی معاصی نمی روم آقا
عزیز فاطمه دیگر خیالتان راحت
چه مجلسی بشود آن محرّمی آقا
که روضه را تو بخوانی خدا کند قسمت
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/6/30 در ساعت : 17:19:15
| تعداد مشاهده این شعر :
1009
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.