ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



یا حضرت رضا
تا کبوترها نشستند و از این خوان می خورند

زائران از دست تو هر روز احسان مي خورند

اي كريم بن كريم ...حتی کریمانِ جهان...

بر سر این سفره از دستان تو نان می خورند

باز بوي نذری ات پيچيده در پس كوچه ها

نذری ِ چشم تو را مردم فراوان مي خورند

آهوان دشت ها هر شب دخيل ات مي شوند

گندم صحن دلت را ياكريمان مي خورند

باز هم پروانه هاي عاشقت در كل شهر

چادر گلدار پوشیدند و باران مي خورند

امشب از گلدسته ات خورشيد مي بارد به شهر

آسمانها حسرت خاك خراسان مي خورند

  


کلمات کلیدی این مطلب :  یا ، حضرت ، رضا ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/7/4 در ساعت : 2:46:45   |  تعداد مشاهده این شعر :  1574


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حمید خصلتی
1391/7/10 در ساعت : 8:51:19
به نام حضرت حق:

وزن شعر: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

از نقاط قوت شعرای جوان اینست که آینده را پیش رو دارند والبته در شعر بعضی از شاعران افت وخیز هاو فراز وفرود های زیادی دیده می شود. از سرکار خانم افضلی شاعراین شعر چند شعری بیش موفق نشده ام بخوانم ولی در همین چند شعر تفاوت های فاحشی هم از نظر چفت وبست واستحکام ساختار شعر و هم تکنیک های زبانی دیده ام. یک نمونه موفق از اشعار ایشان ترانه ای است که مخاطبان شعر خانم افضلی ان را بی شک خوانده اندو امیدواریم در فرصتی دیگر بتوانیم به آن ترانه نیز بپردازیم.اما این شعر شاید ازآن دسته از شعرهایی باشد که به نظر می آید شاعر به سفارش جشنواره یا تحت تاثیر شرایطی خاص و در زمانی محدود تر سروده باشد وهیچ زمانی را هم برای نگاه مجدد به شعر و ویرایش آن صرف نکرده است.به نظر بنده اولین منتقد شعر می تواند خود شاعر باشد. این غزل با حرف شرط تا آغازشده است و آنچه از نظر محتوایی نصیب مخاطب می شود اینست :تازمانی که کبوتران نشسته واز سفره توروزی میخورند،زائران هم از احسان تو بهره مند هستند ولی اگر کبوتر ها بلند شوند...؟این بدیهی ترین معنایی است که از این بیت به ذهن می آید.ممکن است بعضی ها بگویند که نباید شعر را اینگونه ترجمه یا معنا کرد !شاید این نظری قابل تامل باشد ولی می تواند در شعری صادق باشد که از عناصر زبان به خوبی سود برده و پرنده ی خیال شاعر با وازه ها به گونه ای بازی کرده باشد که مخاطب آنچنان در دریایی از زیبایی ها فرو ببرد که حتی فرصت فکر کردن به معنا را نداشته باشد،ولی وقتی بیتی از زیبایی های لفظی و معنوی خالی می شود تنها چیزی که برای مخاطب میماند معنای شعر است ناچار معنا ومحتوا رخ مینمایاند. از این که بگذریم زمان افعال در مصراع اول از نظر دستوری با هم مطابقت ندارند.به جای نشستند فعل باید" نشسته" یا" نشسته اند" می بود تا بافعل می خورند درانتهای مصراع مطابقت داشته باشد.در انتهای مصراع دوم هم احسان خوردن بسیار ترکیبی ناهمگون است.شاعر به جای احسان کردن یا از احسان برخوردار شدن به اجبار ردیف، از خوردن به جای برخوردار شدن یا بهره مند شدن استفاده کرده است. صفت کریم در مصراع سوم اگر یکبار می آمد هم جا برای وازه های دیگری باز می شد وهم اینکه قابلیت خودش را از دست نمی داد.حتی کریم بن کریم هم به تنهایی تعبیر زیبایی به نظر نمی رسد.در مصراع بعدواژه نذری تکرار شده است که این تکرار هم قابلیت خاصی به مصراع دوم اضافه نکرده است.

مصراع چهارم نیز تقریبا تکرار مصراع های اول ودوم است.چون هم وازه سفره وهم دست در آن دوباره آمده است بدون اینکه اتفاق خاصی در مصراع افتاده باشد.اینگونه تکرار ها به نظر می آید فقط برای پر کردن مصراع اتفاق افتاده است. باز بوي نذری ات پيچيده در پس كوچه ها نذری ِ چشم تو را مردم فراوان مي خورند
در این بیت به نظر این حقیر اگر به جای پس کوچه ها این کوچه ها می آمد مصراع به زبانی فاخر تر می رسید
وقتی صحبت از پس کوچه می شود چیزی شبیه به سرگردانی به ذهن می رسد والبته استفاده پس کوچه به تنهایی قدری غریب ودور از ذهن است .معمولا گوش مخاطب با کوچه پس کوچه ها آشناتراست.
آهوان دشت ها هر شب دخيل ات مي شوند گندم صحن دلت را ياكريمان مي خورند
در این بیت شاعر با آوردن آهو ودخیل قصد داشته تا ضامن آهو بودن را غیر مستقیم یادآوری کند.ضامن آهو یک صفت است حال آنکه" آهوان دشت ها" یک چیز عینی و واقعی است واگر قرار باشد یک پدیده یا چیز عینی در شعر بیاید باید با واقعیت جور دربیاید..آیا واقعا اهوان دشت ها هم اکنون دخیل می بندند؟ یا منظور شاعر یک واژه سمبلیک وشاید استعاری بوده است.اگر جنبه استعاری آهو مد نظر شاعر بوده است بهترنبود که آهوان به تنهایی می آمد؟چون وقتی دشت در کنار آهو می آید خیلی به عینیت نزدیک واز حالت استعاری اش دور می شود.در مصراع دوم هم هیچ توجیهی برای خوردن گندم صحن دل توسط یاکریمان پیدا نمی شود.
باز هم پروانه هاي عاشقت در كل شهر چادر گلدار پوشیدند و باران مي خورند
در این مصراع ترکیب پروانه های عاشق هرچند شاید کلیشه ای به نظر برسد ولی در این بیت زیبا نشسته است. ولی درترکیب "کل شهر" مقداری از انرزی بیت کاسته است. شاید بشود از واژه ی "تمام" به جای "کل" استفاده کرد والبته در این حالت باید تغیییراتی در مصراع رخ دهد مثلا اینگونه:در تمام شهر ها پروانه های عاشقت یا درتمام شهر ما....
مصراع دوم این بیت هم اگر چه استعاره ی زیبای چادر گلدار را در خود دارد ولی نتوانسته است در کنار باران خوردن به سرانجامی خوش برسد.
امشب از گلدسته ات خورشيد مي بارد به شهر آسمانها حسرت خاك خراسان مي خورند
اما این بیت در مقایسه با ابیات بالا کاملا بی نقص به نظر میرسدوصد البته مصراع دوم این بیت پایانی زیبا بر شعر تصویر کرده است.وزنی که برای شعر انتخاب شده بود وزنی روان ومناسب بود ولی در مقابل ردیف خوردن که بافضای پر از احساس غزل هم خوانی ندارد.بعضی از قافیه ها هم به نظر می آمد فقط برای پرکردن مصراع وکامل شدن غزل امده وکارکرد دیگری ندارند برای مثال قافیه های فراوان در بیت سوم وباران در بیت ماقبل آخر نمونه ای از قافیه های ناموفق هستند...
در پایان ازحوصله وقدرت تحمل ونقد پذیری شاعر محترم سپاس گزارم .
عباس خوش عمل کاشانی
1391/7/12 در ساعت : 0:24:9
غزل متبرک به نام امام همام علی بن موسی الرضا علیه السلام است و ازین رو دارای قداست است.اما ای کاش مثل اغلب آثار شاعره ی ارجمند در اوج بود که متاسفانه نیست.من این غزل را مصداق شعرجوششی نمی دانم.زبان دراین شعر دارای لکنت است و دست اندازها را در اغلب مصراعها می توان دید.من نمی دانم چرا در مصراع دوم بیت مطلع «احسان خوردن»به کار رفته است.بله «از سفره ی احسان خوردن» عبارتی مفهوم است اما ...مهمتر از همه مصراع اول بیت دوم است که لغزش آشکار وزنی دارد و من نمیدانم این همه عزیز توشح کننده به «خوشم آمد» متوجه این نکته نشده اند؟«حتی» را در این مصراع اگر«اتی» بخوانیم وزن درست است ولاغیر.ایضا نمی توانم «ازدستان تو» نان خوردن را به دلیل جمع بستن «دست» که ضرورتی ندارد بر خود هموار کنم.وچرا اینجا«پسکوچه ها» همرا یار غارش «کوچه ها»نیست؟مورد آخر هم «کل شهر» است که این «کل» واقعا به لطافت شعر لطمه زده است.
وحیده افضلی
1391/7/10 در ساعت : 14:18:33
سلام و یک دنیا سپاس از جناب خصلتی
از توضیحات شما بسیار آموختم و خوشحالم که این بخش در سایت راه افتاد و خوشحال ترم که شعر مرا نقد کردید .نکاتی را که متذکر شدید حتما به خاطر خواهم سپرد و البته مطمئنا چندین بار نقد شما را خواهم خواند و بیشتر و بیشتر خواهم آموخت...یک دنیا تشکر
امیر سیاهپوش
1391/7/4 در ساعت : 9:8:37
احسن خواهر شاعر
................................................
متشکرم
لطف دارید
دکتر آرزو صفایی
1391/7/4 در ساعت : 19:16:30
سلام خواهر عزیزم
دلتنگت بودم
و با چه سروده ی زیبایی باز گشتی عزیزم
دست مریزاد و برمدار باشید بانو
..............................................................
سلام بانوی عزیز
من هم دلتنگ مهربانی ات بودم ...ممنونم از شما
برقرار باشی
زهرا شعبانی
1391/7/4 در ساعت : 21:28:5
سلام وحیده ی عزیز

بسیار زیبا سرودی

دلم روانه ی حرم اش شد

مأجور باشی مهربان
.........................................................................
سلام زهرا جانم
ممنونم عزیزم

مجتبی اصغری فرزقی
1391/7/4 در ساعت : 8:25:37
آفرين



كار قشنگي از شما خواندم



در برخي جاها عاطفه خوب كار مي كرد و با شعر احساس صميميت مي شود



موفق باشيد سركار خانم

http://mo1351.blogfa.com/

..................................................................................
ممنونم از شما بزرگوار... زنده باشید
ساراسادات باختر
1391/7/4 در ساعت : 6:15:26
سلام وحیده گل
زیبا بود عزیز دل..
.............................................
سلام سارای نازنین
ممنونم
مژده ژیان
1391/7/4 در ساعت : 16:17:3
دلت دريايي دريا دل
چه زيبا قلم زدي از يار!
.....................................................
سلام خانم ژیان
بسیار ممنونم از شما
حسین سنگری
1391/7/4 در ساعت : 13:40:20
درود بر شما خانم افضلی گرامی.

شعر بسیار زیبایی است ... برای نوشتن در مورد ائمه لیاقت لازمه که شما دارید.

طبع روانتان مستدام
............................................................................
سلام جناب سنگری
ممنونم از محبت شما
خدا کنه که این لیاقت رو داشته باشیم
خلیل ذکاوت
1391/7/9 در ساعت : 13:34:16
با سلام

((گندم صحن دل)) چندان رسا نیست. در مصرع ((ای کریم بن کریم ... حتی کریمان جهان)) ح در حتی درست تلفظ نمی شود؛ در این گونه موارد حروفی مثل الف را می توان آورد چون در حرف قبل از خودشان ادغام می شوند(اگر درست گفته باشم) و به آسانی تلفظ می شوند، اما حرفی مثل ح، نه. از نظر معنایی نیز این مصرع خیلی روان و رسا نیست؛ اگر مثلا گفته بودید (ای کریم بن کریمی که کریمان جهان) شاید بهتر بود؛ این ((حتی)) از هر دو نظر کارتان را خراب کرده است؛ هم لفظی و هم معنایی. مصرع آخر، مصرعی بسیار شیرین و شیواست؛ ای کاش دیگر مصرع ها نیز به همین قوت بودند. موفق باشید.
...............................................................
سلام
ممنونم

سید علی‌رضا شجاع
1391/7/4 در ساعت : 19:19:37
سلام و عرض ادب
سعادتی است که نصیب هر کس نمیشود شعر گفتن برای این خانواده کرم
به حق جدم که با همین خانواده محشور شوید
عالی عالی
.......................................................
سلام بر شما سید بزرگوار
دعای شما اشکم رو جاری کرد...متشکرم.زنده باشید
علی سعادتخانی
1391/7/4 در ساعت : 21:25:15
غزل بسیار موفقی هست بانو/موفق باشید و اجرتان با صاحب غزل
.............................................................
ممنونم از شما بزرگوار
زنده باشید
سحر دگلی (آریایی)
1391/7/4 در ساعت : 23:13:53
سلام و درود بر بانوی خندان دوست داشتنی
درود که طراوت یافت احساس ، با لطیف عاشقانه ات
لذت بردم
قلمت جاودان
احساست در امان باد
..........................................................................
سلام سحر عزیزم
ممنون از این همه لطف شما... زنده باشی عزیز
علی میرزائی
1391/7/5 در ساعت : 10:59:59
سلام سرکار خانم افضلی
غزل آیینی فاخر ودل انگیزی است
...............................................
سلام
متشکرم از لطف شما جناب میرزائی بزرگوار
مجید مه آبادی
1391/7/4 در ساعت : 6:18:42
سلام
احسنت شاعر
.................................................
سلام
متشکرم
مصطفی معارف
1391/7/4 در ساعت : 14:20:9
با سلام و ارادت خواهر ِم همیشه با خواندن کارهایت احساس خوبی به من دست می دهد . برایت آرزوی بهترین هارا دارم.
.....................................................
سلام جناب معارف
شما همیشه به من لطف دارید...متشکرم
نغمه مستشارنظامی
1391/7/9 در ساعت : 9:9:16
احسنت وحیده عزیزم
...............................................
ممنونم نغمه جانم
احمد فرجی
1391/7/4 در ساعت : 19:22:38
باسلام وادب واحترام . زیبا بود وخواندنی .موفق باشید
اما:
1-احسان از دست کسی خوردن یعنی چه ؟!
2-آهوان هر شب دخیل ات می شوند ؟ چندان شاعرانه نیست ، ضمنا دخیل بستن است نه دخیل شدن
3-چادرگل دارپوشیدن و باران خوردن هم چندان شاعرانه ومعنادارنیست .
4-بیت آخری حسابی به دل نشست . دست مریزاد
سارا وفایی زاده
1391/7/5 در ساعت : 9:34:49
سلام

قلمتان مانا
..................................
سلام
ممنون
بازدید امروز : 2,945 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,989,435
logo-samandehi