ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



« من » و سهراب و « تنهائی »

 


به پاس سالروز تولٌد سهراب سپهری




نقد شعر سهرابی




امروز در ایران وقتی در باره یک « شعر » می نویسیم ابتدا باید از خود بپرسیم که آیا در حقیقت یک شعر است ؟ یا فقط یک منظومه است یا در واقع سروده ای تفنٌنی ؟ . چون شعر تعریفی جهانی دارد و هرکس هرچه را که سرود نمی تواند ، چون دوران جاهلیٌت عرب ، شعر بداند و شعر بخواند (1) .


این که این سالها اصطلاح « دلنوشته » در سیستم مجازی پارسی زبان به شدٌت رایج شده است حاکی از همین گرایش بسیار بیش از حد به خود ، ذات شخصی ، طبیعت خود و نهایتا" بیان احساسات شخصی است ؛ شک و تردید در نقش و جایگاه حقیقی نوشته خود در جامعه ی واقعی ؛ و نهایتا" نا آگاهی پدید آورندگان از حاصل تراوشات فکری و احساسی خود است که آیا در چهارچوب تعریف به اصطلاح جامع و مانع شعر یا مقاله یا قطعه ادبی یا ... می گنجد یا خیر ؟ .


سوال اساسی شاید این باشد : آیا هر شعری حاصل یک دلتنگی ، احساساتی سرکوب شده ، و شرم از زندگی شخصی در جامعه است ؟.


پاسخ : مسلما" چنین نیست ؛ هر چند هر شعری معرٌف شاعرِ آن است و بنابر این شاعری که ممکن است در مسیر زندگی خود ضعیف باشد ، ضعیف عمل کند ؛ و اصولا" به جای این که « بکند » ، « بگوید » ...


عموما" شعر از درون انسان است ؛ درونگرائی و حاصل پندار اشخاص درونگرا ...


شاعر می فرماید : « ما درون را بنگریم وحال را ... » 


امٌا چه گونه می تواند ناشی از « برون » و« قال » و به اصطلاح محیط اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی اطراف شاعر نبوده باشد ؟ .


شعر ، هرچه درونی تر است خودخواهانه تر و خودمحور تر است ؛ و هرچه برونی تر است « اِشعاری تر » ، در خدمت جامعه پیرامون ، و نهایتا" در خدمت امنیٌت و توسعه و ترقی و تعالی  کلٌ جامعه انسانی و بشریٌت ...


حال اگر شعر را فقط « منظومه » بدانیم می تواند توسط تکنسین های شعر حکٌ و اصلاح و تصحیح و تکمیل شود ؛ و اگر فقط « سروده یا « دلسروده » یا دلنوشته بدانیم به هیچ وجه نمی توانیم با « نقد شعر » موافق باشیم . چون حیطه احساسات هرکسی قلمرو شخصی اوست و نمی توان بی محابا به آن وارد شد . امٌا اگر شعر به جامعه آمد ، ادعای خدمت به جامعه را داشت ، و از جامعه هزینه کرده بودقاعدتا" می تواند ، و حتی میبایست ، مورد نقد و معرفی قرار گیرد .


شعر ظاهرا" به شکل عباراتی کوتاه ، ساده ، موزون ، دلپذیر ، و روح انگیز است ؛ و از این که گذشت تفاوتی با یک نوشته ندارد . نثر نیز بنظر می رسد چیزی است بین شعر و نوشته های عامی و عادی .


بحث از شکل شعر ، همچنان که گفتیم ، در « نقد شعر » نمی گنجد ؛ و به فرض هم ، آنچنان که متداول است ، بخش کوچکی را به خود اختصاص دهد در اصل هدف و پیام شعر چندان محلی از اِعراب ندارد ؛ مختصر است ، حرفه ی یک تکنسین شعر که دستور زبان و بدیع و عروض و قافیه ( قواعد اشعار کهن فارسی ) را خوانده باشد و بس . امٌا سوژه ی شعر و به خصوص بحث بر نقش و جایگاه آنچه که مطرح می کند ، تحوٌلی که می نماید ، تحوٌلی که می نمایاند ، و به خصوص تحوٌلی که تقاضا می کند قلمرویی است که سراسر نقد یک شعر را تشکیل می دهد : از « صورت زیبا »ی شعر خارج شده « سیرت زیبا » ی آن را مطرح می سازد .


در نظریٌه ی شعر ، اصل بر سیرت زیبای شعر است . در قلمرو نظریٌه پردازی در علوم انسانی  که چند سالی است با تاکید بر فرهنگ اسلامی و ایرانی در جامعه ما مطرح شده است ، هدف ، فایده و نهایتا" رسالت اجتماعی شعر و شاعر از هر نثر ، شعر و به طور کلٌی نوشته هایی شروع می شود که نظریٌه ای ، یا لا اقل نظری بدیع ، ارائه داده باشند ، بدهند و یا سبب و اسباب آن را فراهم آورند ... 


اینجاست که شعر را به دو قلمرو تقسیم می کنیم :


- قلمرو اصلی : سیرت زیبا ؛ یعنی متین ، با معنی ، پر مغز و پرمحتوا .


- قلمرو شکلی مبتنی بر زیبائی چون « نور » که البتٌه در هر شعر که باشد نور علی نور می شود ...


اگر با این مقدمه موافقید به « نقد تفسیری » شعری از سهراب بپردازم تا ...   


(1) ایران از جهان جدا نیست ؛ و اگر شعرای ایرانی که تخمینا" یک درصد از شعرای جهان را تشکیل می دهند خود را از 99 در صد جدا بدانند در واقع خود را از بشریٌت منتزع ساخته اند ....

کلمات کلیدی این مطلب :  « ، من ، » ، و ، سهراب ، و ، « ، تنهائی ، » ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/11 در ساعت : 11:18:45   |  تعداد مشاهده این شعر :  1344


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سارا وفایی زاده
1391/7/11 در ساعت : 11:50:46
سلام
خواندم و بهره بردم

*

سلام به شاعره گرامی
لطف فرمودید . بازهم تولدتان را تبریک می گویم .صد سال دیگر زنده باشید .
علی میرزائی
1391/7/11 در ساعت : 16:10:34
سلام استاد نازنین
نوشته شما سلیس وروان است
بهره بردم ومنتظر تفسیر بعدی هستم
زنده باشید

*

سلام به دوست گرامی و شاعر ارجمند
طبق معمول بنده کمترین را خجالت داده اید . بسیار ممنون و متشکر .
سایه جناب عالی مستدام .
حمیده میرزاد
1391/7/12 در ساعت : 14:0:41
سلام بر استاد معظم

دیریست از شما بیخبرم...

امیدوارم صحتمند باشید.

بسیار زیبا ودر عین حال مفید بود...من همیشه از شما آموخته ام وسپاسگزار قلم رسایتان هستم.

به سلامت باشید
*
سلام


حال من می پرسید ؟
بنده در سوراخی
که کبوتر شده آزاد از آن
بنشسته ام ؛
به خیال ِ خانه ! ، لانه یا کاشانه ...
و نه ویرانه یی آزاد شده .
حال من بدنیست ! ؛
چندان بد نیست ...
روزیم را به یورو ،
گاه دلار
جوکی ئی هندی از میز قمار
به شطیلی مذموم
می گذارد در پیش
کم و بیشش را ... درمانی نیست ...
روزی مرغ سحر را چه کسی می داند ؟
ناله اش را ، هرکس ، شنود... می خواند ؛
همه را می خواند ؛
که چه حالی دارد ....
*
خواهری دارم من
که به نروژ در یخ
شده یخگیر زمان
ای دوصد لعنت ... بر ... آتش باد ! .
پس کجا هست یکی آرش نام ؟!
گر وِ را دید کسی
بدهد آدرسی
و بگوید یک مرغ
مانده در سوراخی
شب و روزش یکسان
سحرش نَقل ِ زمان ..
حمید وثیق زاده انصاری
1391/7/11 در ساعت : 21:23:6
سلام بر استاد معناگرا
در تأييد آن چه كه بيان داشتيد اجازه مي خواهم كه نظرم را باز بيان كنم كه شعر، تنها يك زبان تأثيزگذار است و زبان، في نفسه ارزشمند نيست. ارزش آن به چيزي است كه حمل مي كند. اگر بخواهيم از اين زبان زيبا عمدتاً براي بيان احساسات شخصي و خصوصي و گاه پيش پا افتاده، و نيز بيشتر به صورت مناسبتي و موقتي و كم دوام استفاده كنيم مسلماً شعر معاصر ما نمي تواند مبشر رسالتي به بزرگي رسالتي باشد كه شعراي بزرگ و عميق دوران تمدن طلايي اسلام بر دوش كشيدند.
پاينده باشيد

*


سلام به شاعر و پژوهشگر ارجمند و گرامی
متاسفانه در ایران هنوز هم کتاب های شعر شناسی ارسطو و گوته برای شعرشناسان ما غریبه است چه رسد به کتاب هائی جدید تر و مرتبط تر . امروز دیگر شعر شناسی به معنی « فنٌ شعر » و « تحلیل زبانی شعر » در کلاسی جدا و « نقد شعر » اعم از « نقد آکادمیک » و « نقد تفسیری » در کلاسهائی جدا قرار می گیرند . با این وجود در زبان های عربی و فارسی هنوز هم شکل گرائی ( به خصوص به دلیل قرینه سازی در شعر های کهن عربی و فارسی ) به حدٌی اهمیٌت می یابد که اصل قضیه ، یعنی دلیل سرودن ، مفهوم ، مقصود و پیام شعر را تحت الشعاع قرار می دهد .
حمیدرضا اقبالدوست
1391/7/11 در ساعت : 14:59:58
پاینده باشید استاد آیت اللهی مثل همیشه از درس های خوبتان لذت و بهره می برم /یا حق

*

سلام به شاعر ارجمند و گرامی . از لطف جناب عالی ممنون . اگر عمری باشد و توانی ... هفتاد سال دیگر هم درس پس می دهم . باز هم ممنونم .
مجتبی اصغری فرزقی
1391/7/12 در ساعت : 7:39:58
سلام استاد ارجمند



مقدمه خوب و مفصلي بود تا برسيم به سهراب سپهري



سلسله نقدهايي خواندي خواهد شد



موفق باشيد بزرگوار



http://mo1351.blogfa.com/

*

سلام به شاعر ارجمند و گرامی یی که با حضور تقریبا" همیشگی خود یکی از سرمایه های ارزشمند سایت شاعران پارسی زبان به شمار می روند . عرضم به حضور جناب عالی مقدمه را خیلی مختصر کردم و الٌا اصل یادداشتم بسیار بیش از این بود؛ و انشاء الله اگر خدا بخواهد فقط یک شعر از سهراب را ، که هنوز نمی دانم کدام ، مورد نقد تفسیری قرار می دهم و نه ( فعلا" ) بیش از آن . باتشکر از جناب عالی که همیشه برای بنده و دیگران مشوٌق و امید بخش بوده و هستید .

مصطفی پورکریمی
1391/7/11 در ساعت : 21:7:21
سلام جناب دکتر آیت اللهی گرامی

از این کارگاه شعر شما بسیار بهره می برم موفق باشید با اشتیاق منتظر " نور افشانی" حضرتعالی هستم زنده باشید

*

سلام به استاد و شاعر ارجمند
نظر لطف جنابعالی است که مطالبی بسیار مختصر و موجز را ( لابد جهت تشویق اینجانب ) کارگاه شعر می نامید . بسیار بسیار متشکر و ممنون ؛ با تاکید بر این که بنده به جای آنکه ذی النور باشم فی النور هستم . پاینده و استوار باشید انشاء الله
مریم حقیقت
1391/7/12 در ساعت : 21:42:16
درود بر شما
*
سپاسگزارم
بازدید امروز : 3,565 | بازدید دیروز : 14,006 | بازدید کل : 121,733,039
logo-samandehi