ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزلی عاشقانه
سوال عاشقانه از تو، جواب عاشقانه با من

شبیه آهوانه‌هایت، گرفتن بهانه با من

تو با صداقت مدارا، بمان کنار من، عزیزم!

وفای جاودانه از تو، ضمانت زمانه با من

ظرافت سفالی‌ام را، تو نشکن ای غرور سنگین!

حضور ساقیانه با تو، سماع ساغرانه با من

به پنجه‌های عاشقانه، بهانه کن بهانه، شانه

بزن به تار گیسوانت، ترانه در ترانه با من

میان لحظه‌های زیبا، تو جلوه کن به هر تماشا

شبیه شور عشق دریا، جنون بی‌کرانه با من!

قسم به وسعت نگاهت، به آهوانه‌ی سیاهت

نمی‌کنم چواز تو دوری، بمان، تو بی بهانه با من!

1380
کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، عاشقانه ، صداقت ، نگاه ، آهوانه ، دریا ، جنون ، جاودانه ، ساقیانه ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/13 در ساعت : 2:12:34   |  تعداد مشاهده این شعر :  1367


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1391/7/14 در ساعت : 6:59:52
جناب استاد.«نمی کنم چو از تو دوری...»اگر «چون» سهوالقلم است به «چو» تبدیل شود که وزن در صورت اول بواسطه ی یک گرده «نون» نافابل آشفته شده است.
----------------------
استاد من
بسیار درست فرموده اید
برای "سره " نوشتن همان "چو" بسیار عالی ست
و شاگردتان نیز غلط ننوشته اند چون:
"نمی کنم چو نز تو دوری" و اگر بین "چون" و "از " وقفه ایجاد شود، اشکال هویدا می گردد
ولی با "قلب " الف همزه خوانده می شود "چونز تو " و اشکال وزنی و آشفتگی اش از بین می رود
چون وزن شعر حالت تصنیفی و "ریتمیک" دارد ، اصلا اجازه دخل و تصرف را از سراینده اش می گیرد؛ چه بماند به آشفته گویی.
فرمایش حضرت استادم به دیده ی منت .
سپاسگزارم
درپناه یزدان
شادزی
امیر سیاهپوش
1391/7/15 در ساعت : 8:49:39
سلام جناب موسوی
خیلی جالب و دل نشین
قسم به وسعت نگاهت، به آهوانه‌ی سیاهت
نمی‌کنم چواز تو دوری، بمان، تو بی بهانه با من!

متفاوت با کارهای قبلیتونه. جالب، بدیع و شیرین. البته به استحکام و فخامت سبک دلخواه خودتون نیست.

ارادتمندیم
دکتر آرزو صفایی
1391/7/14 در ساعت : 13:18:39
سلام استاد
قلمتان دلنشین است و زیبا
دست مریزاد
حسین سنگری
1391/7/14 در ساعت : 13:1:13
سلام استاد
مبهوت شدم ... وفای جاودانه از تو، ضمانت زمانه با من
این شعر از اون عاشقانه هاست که آدم رو ساعت ها محو زیباییش می کنه ...
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/7/14 در ساعت : 9:44:45
سلام
غزل زیبایی بود به معنی متعارف غزل که تغزل است .
البته کمترین سعی در مضمون سازی شده است که البته وقتی قرار باشد هرچه می خواهد دلتنگت بگوید ، آداب جستن امر مذمومی است . و همین اداب نجستن این شعر را صمیمی تر کرده است .
نکته ی بارزی که بنده در این شعر متوجه شدم توجه شما به وآژارایی بوده است . ضمانت زمانه شبیه شور عشق و ت در تار گیسوانت ترانه ترانه و البته مصاریع دیگر .

ظرافت سفالی‌ام را، تو نشکن ای غرور سنگین!
حضور ساقیانه با تو، سماع ساغرانه با من

از این بیت ، « بی نهایت تر !؟ » لذت بردم .
پاینده باشید
علی میرزائی
1391/7/14 در ساعت : 10:53:55
سلام استاد نازنین
عاشقانه ی عاشقانه ای است و پیرانه سر خوراک بنده
زنده باشد
----------------------------------
نوش جانتان
گوارای وجود
بازدید امروز : 1,806 | بازدید دیروز : 20,496 | بازدید کل : 121,709,562
logo-samandehi