ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دارد به لبهاي تو عادت مي كند شعرم


دارد به لبهاي تو عادت مي كند شعرم
با تيغ ابرويت حجامت مي كند شعرم
 
درگير ترديدي و احوالش نمي پرسي
امشب به خواب تو خيانت مي كند شعرم
 
اوقات تنهايي به يك بوسه دچارم كن
شبهاي بي خوابي كفايت مي كند شعرم

 حلاج را بردار و از اين دار بيرون دار
منصور را در تب شفاعت مي كند شعرم
 
القصه چشمانت شبيه ماه ؛ بي تابند
اين قصه را در خود حكايت مي كند شعرم...

 شايد كه نقص از من نباشد حس شب "نازا "ست
شبها كه از دستم شكايت مي كند شعرم

 تا عشق را برداري و از شهر بگريزيم؛
خود را فداي آبرويت مي كند شعرم.

 


يازدهم مهرماه 1391

 

طرح: راشين گوهرشاهي-1378 براي نشريه ي زمزمه

.

کلمات کلیدی این مطلب :  دارد ، به ، لبهاي ، تو ، عادت ، مي ، كند ، شعرم ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/14 در ساعت : 9:43:41   |  تعداد مشاهده این شعر :  1082


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

حسین سنگری
1391/7/14 در ساعت : 12:51:56
سلام و درود بر شما خانم گوهرشاهی گرامی.

تلفیق دو هنر نقاشی و شعر با هم باعث خلق آثار هنری بسیار زیبایی از طرف شما شده ... هم شعر زیباست هم طرح و این خود نشان دهنده ی ذهن پویای شماست.

خواندم و آموختم و لذت بردم.

برقرار باشید




لطفتان مزيد امتنان است
و مايه ي دلخوشي
سپاس بيكران
مصطفی پورکریمی
1391/7/14 در ساعت : 10:39:57
بسیار زیبا بود خانم گوهرشاهی ارجمند



سپاس ازتون جناب آقاي پوركريمي بزرگوار و گرانمايه.
مصطفی معارف
1391/7/15 در ساعت : 12:55:50
دارد به لبهاي تو عادت مي كند شعرم



با تيغ ابرويت حجامت مي كند شعرم



غزل بسیار زیبایی است سر کار خانم گوهر شاهی و به نظرم نقطه اوج آن این بیت است که :



شايد كه نقص از من نباشد حس شب "نازا "ست



شبها كه از دستم شكايت مي كند شعرم



ولی دلنشین و زیبا بود . دستتان درد نکند . بر قرار باشید






سلام شاعر بزرگوار
سپاس بيكران ازينهمه لطف ومرحمت


دکتر آرزو صفایی
1391/7/14 در ساعت : 13:3:44
سلام بانو
زیباست
قلمتان و طراحی هایتان را دوست دارم





سلام بانوي مهربان
مايه ي افتخارست
سپاس بيكران
بازدید امروز : 10,543 | بازدید دیروز : 10,735 | بازدید کل : 121,804,597
logo-samandehi