دیدن روی تو حتی در پریشانی خوش است
از پس آن کفر این روی مسلمانی خوش است
بعد چندی خشکسالی رقص شالی های ناز
در مسیر چشم های خیس گیلانی خوش است
رفته بودم تا نرنجاند مرا غم های شهر
هجرت از کعبه به امید مسلمانی خوش است
گرچه لب ها با گل لبخند زیبا می شوند
گاهی اما غم اگر در سینه بنشانی خوش است
پیله ی ابریشم از تنگی نمی آید به تنگ
بال اگر باشد پریدن های زندانی خوش است
درميان سوز و سرما صحبت يك آشنا
درزمستان زير كرسي هاي ايراني خوش است
باز گرد ای از پس باران طلوع مشرقی
خنده رنگین کمانت روز بارانی خوش است
وقت مردن هم به بالینم بیا ای آشنا
دیدن روی تو حتی در پریشانی خوش است
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1391/7/15 در ساعت : 8:39:47
| تعداد مشاهده این شعر :
2565
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.