ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزل :::: شور و شوق پرندگی داری / جشن پرواز در دلت برپاست


 



به نام خدا

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ



در نگاهت هزار پنجره ی - روشن رو به آسمان پیداست



شور و شوق پرندگی داری، جشن پرواز در دلت برپاست



می روی تا به اوج ها برسی، به تکاپوی موج ها برسی



مرگ از هیبت تو می ترسد، بال هایت چقدر بی پرواست



به من آموختی پریدن را، رسم شیرین پر کشیدن را



لحظه های به اوج رفتن تو، بهترین لحظه های این دنیاست



آه! ای مرد آسمانی عشق، زندگی بعد تو نفسگیرست



شب بدون حضور مهتابش، شک ندارم که سخت، نازیباست



قصه ی تلخ بی تو بودن را، دخترت خوب ِ خوب می فهمد



زندگی در کنار تو انگار، مثل یک خواب، مثل یک رؤیاست



ای شهید همیشه جاویدان، آسمان را خدا به نامت زد



تا ابد ما اسیر پایینیم، تا ابد جایگاه تو بالاست



در لجنزار زندگی هستیم، روزهامان شبیه شب هستند



در تب خشکی کویرستان، جزر و مد نگاه تو دریاست



شب تارم سحر نمی گردد، نفس رفته بر نمی گردد



ماه من در محاق افتاده، ماه من پشت ابرها پیداست



***



عشق مضمون مبهمی دارد، که فقط با تو می شود تفسیر



رفته ای تا به من بفهمانی، عاشقی دل بریدن از دنیاست



 



یا علی

کلمات کلیدی این مطلب :  شهید، عشق، جشن، پرواز ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/15 در ساعت : 15:5:37   |  تعداد مشاهده این شعر :  6358


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سید اکبر سلیمانی
1391/7/23 در ساعت : 3:15:19
حسین عزیز سلام.هر وقت وارد دفترت میشم انتظار دارم با غزلی زیبا روبه رو بشم.از اون غزلایی که زنده یاد اخوان ثالث میگه، از لطف و تری آب ازشون میچکه.و جالب اینکه احساس میکنم نمودار حرکتتون کاملا صعودیه ولی گاه احساس میکنم سهل انگاری و اجازه بدید بگم تنبلی میکنید.البته خیلی از شاعران جوان از جمله خودم این ضعفو دارن.تلاش برای تموم کردن و بستن سریع شعر. خدا رحمت کنه یکی از اساتید و شاعران معروف شعر فارسی زمانی به من گفت که چهار سال و نیم روی یک غزل کار کردم و جالب اینکه دو سال و نیم فقط به خاطر اینکه احساس کردم یک کلمه از یک مصرع جالب نیست با اونکلنجار رفتم و منتشرش نکردم. و اما...
احساس میکنم گاهی به وحدت بین دو مصرع یک بیت توجه نمیکنین و دو مصرع ارتباط محکم و گاه هیچ ارتباطی ندارن
در بیت "می روی تا به اوج ها برسی، به تکاپوی موج ها برسی
مرگ از هیبت تو می ترسد، بال هایت چقدر بی پرواست"
شما بدون مقدمه و در حالی که در مصرعهای قبل داری از پرواز حرف میزنی یه مرتبه از " مرگ" سخن میگی ضمن اینکه فکر میکنم "اوج" و "موج" به غیر از ارتباط موسیقیایی ارتباط چندانی در این مصرع ندارن. توجه کن که تو داری از چرواز حرف میزنی و ؟آسمان در حالی که "موج" چیزی رو که به ذهن متبادر میسازه "دریاست " در زمین. امیدوارم نگی که منظورم "موج " دریا نبود که این از شاعری در حد شما پذیرفته نیست.این عدم ارتباط مصرعها در اکثر ابیات این غزل پیداست.مثلا در این بیت "در لجنزار زندگی هستیم، روزهامان شبیه شب هستند
در تب خشکی کویرستان، جزر و مد نگاه تو دریاست" به نظر بین دو مصرع ارتباط محکمی وجود نذاره. ضمن اینکه چرا در مصرع اول میگی " روزهامان شبیه شب هستند ؟ اصلا باید شاعر طوری فضاسازی کنه که جدای از بحث وزن بگه " روزهامان شب هستند" شاعر نباید بگه " من مثل قایقی هستم که..." باید بگه که " من قایقی هستم که..." همچنین آوردن واژه هایی مثل " کویرستان " " محاق" و ... جالب نیست. راستی به نظر میاد که با کمی تلاش میتونستی در مصرع "آه! ای مرد آسمانی عشق، زندگی بعد تو نفسگیرست" به جای "آه ای مرد آسمانی عشق" چیز بهتری بیاری."آه" صرفا برای پرکردن وزن اومده و " مرد آسمانی " هم خیلی کلیشه ای است.
در مصرع "شب بدون حضور مهتابش، شک ندارم که سخت، نازیباست" آوردن " نازیباست " خیلی تو ذوق میزنه. میتونستی با پرداخت بهتر از "زیباست " استفاده کنی مثلا " شب بدون حضور مهتابش زیر این آسمان کجا زیباست؟1"
البته این یه نمونه واسه عدم استفاده از " نازیبا " است و مصرع پیشنهادی نیست چراکه میدونم خودت مصرع خیلی بهتری کار میکنی
میدونم که میدونی دوستت دارم و مطمئنم که کارای خیلی بهتری از تو خواهم خوند. یا علی مدد

دکتر آرزو صفایی
1391/7/15 در ساعت : 16:53:6
سلام بر شما جناب سنگری
زیبا بر دل نشست سروده تان
دست مریزاد

----------------------------------
سلام خانم دکتر صفایی گرامی.
زیبا خواندید ... خوشحالم که خواننده اشعارم در این صفحه ی مجازی هستید.
برقرار باشید
سید علی اصغر موسوی
1391/7/16 در ساعت : 1:12:0
از تو آموختم پریدن را، رسم شیرین پر کشیدن را
شور و شوق پرندگی داری،بال هایت چقدر بی پرواست
**
سلام
سرفرصت می آیم و گفتنی ها را و نوشتنی هارا می نویسم
فعلا

-----------------------
سلام استاد عزیزم ... بی صبرانه منتظر شنیدن نقد و نظرتان هستم
امیر سیاهپوش
1391/7/16 در ساعت : 8:41:1
سلام آقا حسین عزیز
بسیار زیبا، محکم، پر محتوا و شیرین و ایضا متعهدانه. بسیار خوب. مرحبا. این بهترین شعریه که از شما خوندم. البته متاسفانه خیلی نخوندم وقتم کمه.
بیت ضعیفی در شعرتون ندیدم وگرنه بی تعارف می گفتم البته جای ارتقا همیشه هست.

عشق مضمون مبهمی دارد، که فقط با تو می شود تفسیر
رفته ای تا به من بفهمانی، عاشقی دل بریدن از دنیاست

این بیت بهترین بیت این غزل و بیتی است ماندگار و نورانی.

علی نگهدار دل و دینت

------------------------------
سلام جناب سیاهپوش عزیز ... ممنونم از نظر لطفتان ... این غزل گر چه غزل بارزی نیستاما دوستش دارم ...
حمیده میرزاد
1391/7/16 در ساعت : 13:31:4
سلام بر جناب سنگری
غزل زیباییست...واقعا لذت بردم
عشق مضمون مبهمی دارد، که فقط با تو می شود تفسیر
رفته ای تا به من بفهمانی، عاشقی دل بریدن از دنیاست
دست مریزاد


----------------------------
سلام خانم میرزاد گرامی ... ممنونم از شما ... خوشحالم که احساسم رو میتونم منتقل کنم.
برقرار باشید


سید حکیم بینش
1391/7/16 در ساعت : 19:33:24
زیبا و سرشار از احساس سروده ای شاعر

----------------------------
سلام برادر عزیزم ... زیبا خوانده اید
عارفه دهقانی
1391/7/17 در ساعت : 13:7:55
سپاس و درود

----------------------
سلام و سپاس و درود بر شما
علی رضا آیت اللهی
1391/7/18 در ساعت : 0:30:29
جناب سنجری بسیارگرامی
این چهارمین بار است که برای جناب عالی یادداشت می گذارم و پاسخی نمی بینم . اکر این یادداشت ( کامنت ) را ملاحظه فرمودید تمنٌا دارم بنویسید مسئله چیست ؟ مبادا فنٌی باشد...
استوار و پایدار باشید انشاء الله .

----------------------------------
سلام استاد آیت اللهی عزیزم ... من شرمنده ی لطف و مهربانی شما هستم ... به دلیل فرصت کمی که دارم کمی دیر پاسخ کامنت ها را می دهم که البته بابت این مساله از شما و همه ی اساتید و عزیزان و شاعرانی که لطف می کنند و نظر می گذارند پوزش می طلبم ... برقرار باشید
علی میرزائی
1391/7/15 در ساعت : 16:51:0
سلام جناب سنگری نازنین
غزل دل انگیزی است لذت بردم

---------------------------
سلام بر استاد فرهیخته جناب میرزایی عزیز.
از اینکه اشعار حقیر را می خوانید بی نهایت مسرورم.
سربلند باشید انشاءالله
مجتبی اصغری فرزقی
1391/7/16 در ساعت : 8:13:30
سلام جناب سنگري عزيز
غزل زيبايي بود
زبان شيوا و رواني داشت و تصاوير از مرز خيال مخاطب بيرون نمي رفت.
وزن هاي دوري هم قابليت هايي دارد و هم محدوديت هايي كه خوب مي دانم به َآن واقف هستيد
ممنون از حضورتان در دفتر شعرم و بعضا وبلاگم
http://mo1351.blogfa.com/

-----------------------------
سلام برادر ... سپاسگزارم از حسن نظر شما
نغمه مستشارنظامی
1391/7/16 در ساعت : 16:15:57
عاشقي دل بريدن از دنياست...
شاد و سلامت باشيد جناب سنگري زيبا بود

----------------------------
سلام و درود بر شما خانم مستشار نظامی گرامی.
سپاسگزارم از لطفتان ... برقرار باشید انشاءالله
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/7/17 در ساعت : 17:43:46
سلام جناب سنگری عزیز
شعری دلنشین ، متین و زیبا سروده اید . دست مریزاد و شاعرانگیتان مستدام
با عرض پوزش ، به نظر می رسد اگر در آخرین مصراع < رفته ای تا به من بفهمانی، عاشقی دل بریدن از دنیاست > جای من را با ما عوض کنید مفهوم گسترده تر و اجتماعی تری به دست می دهد . برقرار باشید

----------------------------------
سلام استاد روحانی عزیز ... ممنونم که شعر حقیر را خواندید ... حق با شماست ... شعر باید اجتماعی باشد نه شخصی ...
برقرار باشید
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/7/15 در ساعت : 21:39:51
سلام
نمی دانم بچه ها این روزها چقدر زود بزرگ می شوند . فکر می کنم این موفقیت های شما در جوانی را باید حاصل ادب شما عزیز دانست . خیلی ها با چند شعر نیم بند که می نویسند و تعریفی می شنوند ، به نوعی گستاخی دچار می شوند . و البته بی ادب محروم ماند از لطف رب .
غزل خوبی بود . اگرچه با بعضی از قافیه ها مضامین بهتری هم می توانستی بسازی . اما ظاهرا به جریان سیال ذهن بسنده کردی . البته این هم برای خود تکنیکی است .
در بیت :
می روی تا به اوج ها برسی، به تکاپوی موج ها برسی
مرگ از هیبت تو می ترسد، چشم هایت چقدر بی پرواست
چون در باره ی پرواز می نویسی پیشنهاد می کنم بجای چشم ها ، بنویسی « بالهایت چقدر بی پرواست » . واژه ی « پروا » در خود دو واژه ی « پر » و « وا » را نهفته دارد که در کنار « بال » و وجود مواژگانی چون اوج و موج و تکاپو « مراعات بی نظیری » خواهد شد .
ممنون که وقتم را خوش کردی
خدا عوضت بدهد

--------------------------
سلام و درود بر استاد عزیزم جناب دکتر شیخ الاسلامی بزرگوار ... خیلی خیلی خوشحالم که خواننده ی شعر حقیر هستید و برای بنده افتخاری است که از نقد و نظر شما درمورد شعرم بهره ببرم ... یک غزل تقریبا عجله ای بود و خب وقتی انسان در کارش عجله کنه انتظار بیشتر نباید ازش داشت. درباره ی بیت مذکور هم حق با شماست ... بنده پیشنهاد شما را اجرا خواهم کرد که صد البته باعث زیباتر شدن این غزل ناچیز خواهد شد.
سربلندو برقرار و شاعر باشید؛ انشاءالله
سارا وفایی زاده
1391/7/16 در ساعت : 12:24:49
سلام جناب سنگری
زیبا و دلنشین سرودید

----------------------
سلام خانم وفایی زاده ی گرامی ... سپاسگزارم ... زیبا خواندید.
علی رضا آیت اللهی
1391/7/17 در ساعت : 12:43:54
سلام به شاعر « ادیب » وواقعا" محبوب و گرامی
شعری است نغز و پرمغز ، یعنی متیت ، و اینکه دارای محتوائی است سرشار و هرچقدر یک شعر پرمحتواتر باشد هم روح انگیز تر است و هم بحث انگیز تر : از ریز ترین مسائل مثل این که ای کاش زیرِ « ن » روشن هم یک کسره اضافه می فرمودید و ترکیب عبارات تا هدف نهائی شعر و فرایندی که در راه آن پیش گرفته اید.: عرفان اسلامی ، سیره پیمبرگونه تا شهادت در این راه .
از لحاظ ترکیبات : موج پائین تر است از اوج ... وبنابراین ( به سلیقه بنده ) شاید بهتر می بود جای این دو عوض می شد . یا بنده ی مقیٌد به دستورزبان به جای « بهترین لحظه های » می آوردم « بهترین لحظه ها در این » ...
شعری است بسیار زیبا و روان و نهتنها روحافزا بلکه اصولا" روحبخش .
زندگیتان روشن که روشنی بخش محفل ما شده اید . دست علی یارتان و الله نگهدارتان .

-------------------------------------
سلام و درود استاد عزیزم ... ممنونم از لطف و حسن نظر شما ... یک شعر جوششی این این غزل ... قطعا اشکالاتی هم دارد ... ممنونم از شاگردنوازیتان.
سپاس
بازدید امروز : 5,638 | بازدید دیروز : 6,651 | بازدید کل : 122,953,798
logo-samandehi