دسته بندی اشعار

آخرین اشعار

آخرین نقدها

مي خواستم كه مشق كبوترشدن كني/درآسمان نشسته نگاهي به من كني

 مي خواستم كه مشق كبوتر شدن كني
در آسمان نشسته نگاهي به من كني
 
در رهگذار نافله ي كوچه باغ ها
يك سجده روبه وسعتي از ياسمن كني
 
دل را به ذكر سبز بهاران گره زني
چون اقتدا به باغچه اي نسترن كني
 
وقتي بهار از نفست غنچه مي زند
فكري براي چشم حسود چمن كني
 
مي خواستم كه ركعتي از عاشقانه را
لالايي ملايم شب هاي من كني
 
قديس بي نشان غزل هاي من شوي
تا سينه را كتيبه ي زخم كهن كني
 
مثل عقاب پر بكشي روي ابرها
گل چرخ ها زني سفر سوختن كني
 
وامي شود دريچه اي از آسمان تو را
مثل پرنده اي گذر از خويشتن كني
 
هر چند سهم پنجره ي چشم هاي من
شب هاي بي ستاره ي بيت الحزن كني!
 
دستي تكان بده كه به رغم برادران
روزي هزار معجزه از پيرهن كني
 

قيصر كه پركشيدو از ادراك ما گذشت
بايد كه بيش از اين هوس پر زدن كني
 
دستم به دامنت به خدا مي رساني ام؟
آهي كشي دوباره و ختم سخن كني
 
 
 
 
 

---

---

   تاریخ ارسال  :   1391/7/27 در ساعت : 23:43:34   |  تعداد مشاهده این شعر :  898

---

---