ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مثل چشمه ی بهشت
 
ای که چون نسیم سبز صبح
سرخوش از شراب شبنمی، مثل سلسبیل عشق
مثل چشمه ی بهشت،
جاری زلال زمزمی
یک سبد به دست ،یک چمن تبسم اندرآن
از صحاری سحر عبور می کنی
لطف می پراکنی به هر چه هست
شور می پراکنی به هر که مست
شهر غرق درسرور می کنی
با فروغ سیمگون دلفریب، ای تجسمت بلای هر شکیب ،
هر کجا که سبزه وصنوبری است
مثل باغی از بلور میکنی .
 هرچه خویش را مرور می کنم،غرق در محبت توام
گرچه با دلم قصور می کنی.
وقتی از تو قصه میرود،
در هوای تو
دل زسینه ام عبور میکند
باشمیم نام تو که چشمه ی عطوفت است
شوق جذبه ای شگفت ،می کشاندم به دور دست
می برد مرا زخویش
زین کرانه دور می کند....
شاعران شهر بیدلی ،
تامگر به طلعت غزل جلا دهند
گیسوی چکامه راصفا دهند
از دوبیتی لبت که آب زندگی است
دستمایه ای برای ذوق میبرند
شعله ای برای شوق
آتشی برای اشتیاق
ای هرآنچه دلبری است در تو جمع
ای قرار هرچه بی قرار
بر من رمیده دل، نگر
    بر من شکسته دل ببار
ای که از صفا لبالبی ،برمن فسرده، کی ؟،کجا ؟
جرعه ای شکوفه ،ساغری زگل نثار می کنی
مستم از بهار می کنی
 با تو من صمیمی ام، محبتم قدیمی است ،ارادتم همیشگی است
تا به کی ز هجر میگدازیم؟
با دلم چه کار می  کنی؟

کلمات کلیدی این مطلب :  مثل ، چشمه ، ی ، بهشت ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/30 در ساعت : 22:14:45   |  تعداد مشاهده این شعر :  669


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/8/1 در ساعت : 10:17:53
سلام استاد
دلبرانه بر دل مینشیند زیبا سروده تان
کلام را میدانید چگونه به رقص قلم بخوانید
دانشتان فزون باد
فرزانه سعادتمند
1391/8/1 در ساعت : 20:7:24
سلام ودرود فراوان استاد مثل همیشه زیبا ودلنشین بود پاینده باشید
بازدید امروز : 4,541 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,991,031
logo-samandehi