ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



اینجا کنار ساحل ما دست و پا نزن

اینجا کنار ساحل ما دست و پا نزن
 

در این کویر خشک تو دم از وفا نزن
 

یک گوشمان در و شده دروازه آن یکی
 

ما یکصدا شدیم تو ساز جدا نزن
 

سلمان شدی برای حسینت ولی بدان
 

طبلی برای دعوت مقدادها نزن
 

ما آن یتیم های نمک خورده پدر
 

بس کن تو بچه های علی را صدا نزن
 

یک عمر کج شنیده و دیده و گفته ایم
 

لنگیمان دگر به حساب خدا نزن
 

صبر کن زنی به پشت سر تو در آمده
 

سروی شبیه کوفی این قوم جا نزن
 

یک شب میان کوچه تو را حلقه تا زدیم
 

بادی ز طف بگفت فرستاده را نزن
 

مسلم شدی تو ابر بهاری به روی دار
 

تسبیح خود بیفکن و حرف نیا نزن
 

بغضی چو خار مانع نای نیت شده
 

با این نی شکسته دم از نینوا نزن
 

گویا که چند روز دگر میکنی خطاب
 

"این صید دست و پا زده"را از قفا نزن

کلمات کلیدی این مطلب :  شهدت ، حضرت ، مسلم ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/8/1 در ساعت : 8:51:44   |  تعداد مشاهده این شعر :  1209


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

امیر سیاهپوش
1391/8/1 در ساعت : 9:41:36
سلام جناب آقای صفری فرد عزیز
شاعر عمیق و خوش ذوقی هستی. خیلی از آشنایی با شما خوشحال شدم
معلومه با وزن و قافیه آشنایی اما یه کم سهل انگاری می کنی. به نظرم لازمه برگردید و برخی ابیات را اصلاح کنید. بیت پنجم و هفتم اشکال وزنی دارند. تعابیر گنگ و گاه بی معنی هم پراکنده دیده می شه.
به نظرم اگر ابیات ضعیف را حذف کنید و شعر کوتاه تر بشه، شعر خیلی خوبی میشه.
بازدید امروز : 4,104 | بازدید دیروز : 14,006 | بازدید کل : 121,733,578
logo-samandehi