ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دو سه بیتی به اشتباه می افتم...

بنام خداوند تغزّل:

عرض ادب به شاعران پارسی زبان.
8 آبان سالروز درگذشت قیصر امین پور، شاعر متعهد و دوست داشتنی انقلاب را گرامی می دارم و برای قیصر عزیز آرزوی علوّ درجات را دارم.

*******************

 

و اما یک غزل:
 

 
به خاطر تو غزل می شوم براه می افتم
به جان "دفتر اشعار"ِ بی گناه می افتم
اگر به دست تو تقطیع می شوم فردا
بگو خودم دوسه بیتی به اشتباه می افتم
دوبیتی لبت از لعل هم شرابی تر
دوباره در هوس طعم این گناه می افتم
رباعی مژگانت دریچه ی چشمت
که بسته می شود و از نگاهت آه... می افتم
کمی نگاه کن انقدر زخم لازم نیست
منی که مات تو هستم به یک نگاه می افتم
پر از صنایع و مضمون نابی امّا من
پلنگ کهنه ام و از فراق ماه می افتم
همیشه در همه ی عکس های من، هر بار
تو ماه هستی و من مثل شب سیاه می افتم
تو شاه بیت غزل های عاشقانه ای و
منم گدایی و در پای پادشاه می افتم...
 

 

کلمات کلیدی این مطلب :  غزل ، عاشقانه ، تاج محمدی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/8/7 در ساعت : 19:22:36   |  تعداد مشاهده این شعر :  997


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مصطفی پورکریمی
1391/8/7 در ساعت : 22:15:37
سلام جناب تاج محمدی عزیز

دست مریزاد غزل زیبایی بود با پوزش چند نکته عرض می کنم :
1- دوبیتی لبت از لعل هم شرابی تر
دوباره در هوس طعم این گناه می افتم

رنگ ها که گناهی ندارند !!!!

2- پلتگ کهنه به جای پلنگ پیر توجیه پذیر نیست

3- همیشه و هر بار که تو ماه هستی به ذهن متبادر می شود ؛" و" عطف هم بیشتر به این تبادر کمک می کند و آنچه را شما در نطر داشته اید حاصل نمی شود
-----------------
سلام و ادب جناب پورکریمی بزرگوار:
در مورد نکته ی اول:
درست است که شرابی رنگ است ولی می شود با ایهام تناسب از آن معنای دیگری هم برداشت کرد که همان شراب یا مست کننده باشد.

در مورد نکته ی دوم:
پلنگ کهنه در تقابل با "صنایع و مضمون ناب" آمده است و منظور کل افسانه ی ماه و پلنگ است که از تعابیر قدیمی و تقریباً کهنه شده در غزل است.

در مورد نکته ی سوم هم متوجه منظورتون نشدم

بهر حال از توجه و نظر لطف تان سپاسگزارم. قطعاً به این نکات بیشتر فکر خواهم کرد
برقرار باشید
سید حکیم بینش
1391/8/8 در ساعت : 20:9:17
آفرین غزل سرشار از احساسی بود پایدار باشی عزیز
بازدید امروز : 4,887 | بازدید دیروز : 7,712 | بازدید کل : 121,720,355
logo-samandehi