دهد مرجان به دریادل، دل دریا، ولی
جز کف دستی حباب از دست کف نتوان گرفت
بسیار سروده تان ارزشمند است و مانا
عیدتان مبارک و پرمهرباد
درود
|
سلام جناب ذکاوت زیبا و جاندار سرودید درودتان
|
سلام غزلی بسیار فاخر و سرشار از انواع بدیع ِ مضمون و زبان . حظ کردم راستش را بخواهید پس از سال ها به شعر و شاعری حسودی ام شد که چرا خدا مرا مهبطِ این اوراد نکرد . کاش فرصت داشتم به عنوان مشق برای خودم و دوستان جوانم این شعر را بارها از رو و وارو می نوشتیم شاید برکتی و بهره ای ازآن حاصل می شد و این لکنت ها و گره های زبانی از زبانمان ( بیشتر خودم را عرض می کنم ) برداشته می شد . سراپا تسلیم شعر و شعورتان شدم ارادت مزید است
|
سلام جناب ذكاوت
عيد شما مبارك
احسنت و صد مرحبا. بسيار عالي. همه چيز خوب و شيرين. منسجم، محكم و پر مغز.
مستی موعود! کی دور تلافی می رسد؟
بی تو حقی را که از خم شد تلف نتوان گرفت
دست مريزاد
|
سلام جناب استاد ذکاوت گرامی هر دلی در گیرودار اوست؛ با او یا بر او پرچم این جا رو به باد بی طرف نتوان گرفت بسیار زیبا و دلنشین بود عید هم مبارک
|
سلام به شاعر ارجمند نمیتوان بیت اوٌل این غزل شیوارا با « حُسن مطلع » توصیف کرد . چرا که عالی تر از یک حُسن مطلع است . عالی است ، عالی ، عالی ... شعر نغز و پر مغز که می گویند همین است ؛ نه تنها شعری زیبا و دلنشین و روح انگیز ، بلکه فلسفه است ، منطق است و روایتی از جهان هستی ما . شاعر دیگری سروده است . زدریا خرد ماهی خرد خیزد . در اینجا دریای مردانگی و کرامت و مروٌت علی موصوف است که صفتش را به منشائش که اسلام باشد بر می گرداند و هردو تعالی و متعالی : نه فقط شخصیٌت علی بلکه دریای بیکران اسلام نیز ، به صورتی ضمنی ، مورد توصیف و مدح و ثنا قرار می گیرد . سراسر شعر به همین زیبائی و گویائی است که تشریح و تفسیر آن در ده و صد عبارت و بنابر این مجال حاضر نمی گنجد . دفتر روزگار یار جنابتان باشد . ...و این عید سعید نیز بر جناب عالی و خانواده محترم مبارک باد .
|
در صف محشر، چنان گِردِ شفاعت خانه اش محشری دیگر به پا گردد، که صف نتوان گرفت سلام بر شما استاد بزرگوار بی نظیر بود همه ابیات شاهکار خواندم و لبریز از می ولایت شدم با این قافیه دشوار استادانه به هدف زده اید
|
|