ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



سه شعر
1-

من قدرت پريدن، از اين قفس ندارم
جز يك خيال وحشي؛ از اين هوس ندارم

درد جنون رسيده تا مغز استخوانم
كو آن مداد آبي؟ ديگر نفس ندارم

...
لبريز اضطرارم از اخم تلخ زندان
بالي براي جستن؛ از تير رس ندارم

حتي دلم شكستند ياران نيك سيرت
اينجا درين سياهي يك دادرس ندارم

ديگر به جور تقدير از عشق دست شستم
زين پس اميد ياري؛ از هيچكس ندارم.



شعر:
راشين گوهرشاهي
 
Photo: ‎من قدرت پريدن، از اين قفس ندارم
جز يك خيال وحشي؛ از اين هوس ندارم

درد جنون رسيده تا مغز استخوانم
كو آن مداد آبي؟ ديگر نفس ندارم

لبريز اضطرارم از اخم تلخ زندان
بالي براي جستن؛ از تير رس ندارم

حتي دلم شكستند ياران نيك سيرت
اينجا درين سياهي يك دادرس ندارم

ديگر به جور تقدير از عشق دست شستم
زين پس اميد ياري؛ از هيچكس ندارم.



شعر:
راشين گوهرشاهي‎

2-

 
چيزي مرا به سوي شما مي كشاندو...
شبها به گفتگوي شما مي كشاندو...
مابين ياس فلسفي برگهاي زرد
چشمم به جستجوي شما مي كشاندو...
گويي خدا تمام حواسش به قصه نيست؛
پايم به آبروي شما مي كشاندو... .
...

تقدير تب شبيه غزلهاي عاشقي
بغض مرا به سمت خفا مي كشاندو...

باور نمي كنم كه دلش جاي ديگريست؛
اشكي كه هاي و هوي شما مي نشاندو

تدبير شرم سرخ كه برعشق،نافذست
بيهوده جان خسته ي ما مي ستاندو

روحي كه بسته است ميان دوچشم مات
با دست درد از دوجهان مي رهاندو... .



پانزدهم آبان ماه 1391

.
 
Photo: ‎چيزي مرا به سوي شما مي كشاندو...
 شبها به گفتگوي شما مي كشاندو...
 مابين ياس فلسفي برگهاي زرد
 چشمم به جستجوي شما مي كشاندو...
 گويي خدا تمام حواسش به قصه نيست؛
 پايم به آبروي شما مي كشاندو... .

  تقدير تب شبيه غزلهاي عاشقي
 بغض مرا به سمت خفا مي كشاندو...

باور نمي كنم كه دلش جاي ديگريست؛
 اشكي كه هاي و هوي شما مي نشاندو

تدبير  شرم سرخ كه برعشق،نافذست
بيهوده جان خسته ي ما مي ستاندو

روحي كه بسته است ميان دوچشم مات
با دست درد از دوجهان مي رهاندو... .

 
شعر:
راشين گوهرشاهي
پانزدهم آبان ماه 1391

.‎
 
 3-
از درون قاب عكس كهنه بردارد مرا...

تا
درون
قاب عكسي
تازه
...
بگذارد
تو را.

اشك مي خواهد
كه از
چشم من
اندازد
تو را
عشق مي خواهد در آغوش تو پندارد مرا.

 
 

شعرها:
راشين گوهرشاهي-پاييز ماه 1391


.
 

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/17 در ساعت : 9:53:47   |  تعداد مشاهده این شعر :  1111

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نغمه مستشارنظامی
1391/8/17 در ساعت : 10:30:43
زیبا سروده ای راشین جان
غمگین نبینمت نازنین




سلام شاعر گرانقدر و مهربان
سپاس بانو
سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/8/18 در ساعت : 12:27:51
سپاس بانو
دوست تر داشتم شعر دومتان را...اینکه چقدر آبانی بود...
و البته قوی!





سپاس بانوي مهربان
لطفتان مستدام
دکتر آرزو صفایی
1391/8/18 در ساعت : 10:53:16
سلام بانوی گرامی
بسیار زیبا و دل انگیز بسان همیشه
دست مریزاد





سلام بانو
سپاس بيكران از نگاه دلگرم كننده تان
لطفتان مستدام
مژده ژیان
1391/8/17 در ساعت : 12:4:52
درود بر قلمي كه رنگ سرخي از احساس ميگيرد

حس خوب شعرهاتان قابل تحسين است
پاينده باشيد.




مهرباني شما و بزرگمنشيتان شرمنده ام مي كند
سرزنده باشيد
علی‌رضا رضایی (مجنون)
1391/8/17 در ساعت : 13:30:59
سلام خانم گوهرشاهی

هر سه شعر زیبا و دل نشین بودند به خصوص شعر سوم را بیشتر دوست داشتم

موفق باشید





سپاس بيكران جناب آقاي رضايي
روشنيده باشيد
هم اکنون 14 سال (شمسی) و 1 ماه و 16 روز و 7 ساعت و 28 دقیقه و 14 ثانیه است همراه شماییم 445764494.058 و زمان همچنان در گذر است ...
بازدید امروز : 6,492 | بازدید دیروز : 14,006 | بازدید کل : 121,735,966
logo-samandehi