ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شکار شیر (یا طفل الرضیع(ع))


کمان گرفته که طفل صغیر را بزند
امید و دار و ندار امیر را بزند
تمام هلهله هاشان به خاطر این بود
که یک شغال توانسته شیر را بزند


-----------------------------------


  پس بزن تیر را تمامش کن
  کشتی از انتظار لشکر را
روی دستان شمس تابنده
 بزن آن طفل ماه پیکر را
 
در جواب امیر خود نامرد
پاسخی ساده روی لب دارد
 هدف هر چه ظریفتر باشد
دقت بیشتر طلب دارد
 
 آن طرف گفتگو به این صورت
 این طرف می کند پدر نازش
 مادرش در حریم خیمه ولی
می رسد لای لای آوازش
 
چشم در چشم حضرت بابا
 می زند خنده ای به این مضمون
 سمت خیمه برم نگردانی
می شوم تا ابد به تو مدیون
 
من علی ام که ظهر عاشورا
  چند سالی بزرگتر شده ام
تا بدانی که جان نثار تو ام
سینه ات را پدر سپر شده ام

 روی هم میخورد عطش دیده
 آن لبانی که پر ترک هستند
زخمهایی که هر یک از آنها
سند تازه ی فدک هستند
#
 آی دستی که بر کمان هستی
 این سپاه من است کودک نیست
 این علی اصغر علی نسب است
 هدف پیش روت کوچک نیست
 
کمی آرام تر بکش زه را
 این کمان از فشار میشکند
 حتم دارم که با همین یک تیر
 کمر من سه بار میشکند
 
لب خود را گزید رود آرام
 تیر از چله ی کمان در رفت
 مشکها سر به زیر تر گشتند
 کاسه ی صبر چشمها سر رفت
#
  چه بگوید به اهل بیت حرم
 چه بگوید که باورش سخت است
  باور اینکه رفته از دستش
     آخرین یار و یاورش سخت است
 
پیش رو دشمنی که نا مرد است
 پشت سر چشمها که منتظرند
راست یا چپ ؟ کجا؟ نمیداند
 لحظه هایش چه تند در گذرند


شرکت در  فراخوان دومین کنگره شعر خانگی
 

کلمات کلیدی این مطلب :  حضرت علی اصغر ، کربلا ، امام حسین ،

موضوعات :  عاشورایی ، آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/20 در ساعت : 1:35:39   |  تعداد مشاهده این شعر :  987


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/8/20 در ساعت : 11:2:6
سلام جناب رستگار گرامی
بسیار زیبا سروده اید و بر دل نشست
دست مریزاد
علی‌رضا علی‌سلیمانی
1391/8/20 در ساعت : 14:11:3
با سلام.
احسنت. نفس‌تان گرم.
زيبا است.
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1391/8/20 در ساعت : 3:44:22
سلام آقای ذرستگارعزیز
زیبابود وتأثیر گذار.استفاده کردم
سربلندباشید ومأجور
ایمان کریمی
1391/8/21 در ساعت : 1:14:48
گفتند نبودیم مدینه علی رو بزنیم و دستشو ببندیم ، هر کی اسمش علی بودو زدن . . . . .
====
اگه حال روضه هست من قبل شاعری روضه خوانم
مثلا علی اکبر : گفتند نبودیم پهلوی زهرا را بشکنیم ، نیزه به پهلوی علی زدن . . . . . .
محرم داره میرسه ، من روضه خوان داغ اربابم . . . .
دست مریزاد به این شعر زباتون
دلم کربلائی شد
یاعلی برادرم . . . . .
نغمه مستشارنظامی
1391/8/20 در ساعت : 17:39:29
تا بدانی که جان نثار تو ام
سینه ات را پدر سپر شده ام
به پیشواز عاشورا اشک را بر گونه هایمان نشاندید بسیار زیبا بود بزرگوار
بازدید امروز : 2,946 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,989,436
logo-samandehi