ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



همچنان نیما
 
همچنان نیما 

به مناسبت سالروز تولد نیما یوشیج ، 21 آبان 1274 *

شما می گوئید ؛ و مخاطب شما می شنود . شما می نویسید و مخاطب شما می خواند . این نوشته ، نثر است . امٌا شعر ؟ ... تفاوتش این است که وزن دارد ، آهنگ دارد ، و از این نظر زیبا است . امٌا زیبائی شعر به وزن آن تمام نمی شود ؛ شعر زیبااست : در کلمات ، در جملات ؛ یا به کلٌی در عبارات . کلمات زیباتر ، شعر را زیباتر می کند ؛ و اگر ظرافتی در آنها باشد چه بهتر .
 
چه بسیار کتاب ها که نوشته اند ؛ امٌا شعر نشده اند . فردوسی – مولوی – سعدی – حافظ – وحشی – صائب -  هاتف – قائم مقام – فرخی – نیما -  شاملو – فروغ – اخوان تالث و... را خوانده ایم ، امٌا قابو سنامه ، بدایت الادب و..و.. را نه .
 
شعر ، زیبا است ، پیامش موجز است ، نغز است ، و از زندگی همه ی مردم : قرن های قرن می ماند ؛ و تکرار می شود . سعدی را بنگرید :
 
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار اند
 
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
 
همه ما این را شنیده ایم ، بارها خوانده ایم ، و از آن مثال ساخته ایم .
 
حال پس از قرن ها بنگریم . پس از حدود پانصد سال ، وسروده ای از نیما را :
 
می تراود مهتاب
 
می درخشد شبتاب
 
نیست یکدم شکند خواب به چشم کس و لیک
 
غم این خفته چند
 
خواب در چشم ترم می شکند .
 
و اینجا ؟ . شعر ، شعری به زبان دیگر ، به زبانی بی قید و بند ردیف و قافیه ، یا نه آنچنان در قید آنها ؛ آزاد : « شعر آزاد » .
 
نیما شاید سعدی زمانه خود باشد ؛ امٌا به زبانی نو : « شعر نو » .
 
شیخ اجل ، سعدی شیرازی ، می فرماید :
 
خواب نوشین بامداد رحیل
 
بازدارد پیاده را زسبیل  
 
سعدی این « خواب » را بلافاصله پس از آن « غفلت » نیاورده است ؛ و فقط به شعر نیاورده است .؛ شعری است حاصل یک حکایت در گلستان . و امٌا نیما به دنبال همان شعر ، بدون توسٌل به نثر و بی هیچ فاصله ای می سراید :
 
نگران ما استاده سحر
 
صبح می خواهد از من
 
کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر
 
شعر ارتباط است ، زبان است ، پیام است ! ؛ و امٌا : وزن دارد ، و شاید که قیافه هم داشته باشد . زیبا است . چون یک نقاشی ... دلنشین است ، و برخی از کلماتش ، ملودیهایش ، شاید بیشتر ! . کوتاه است ، نغز است ؛ و از زندگی ... انتقاد می کند ؛ و اینجا است که شعر از « دلگویه » ، « دلنوشته » ، و « عشق » بیرون می آید و رسالت می یابد ؛ رسالتی برای جامعه : باز گویه زشتی ها .
 
شعر شرحی است از زشتی ها به زبان زیبا ؛ از زشتی ها به سوی زیبائی ها ؛ از سیاهی ها به سپیدی ها و روشنائی ها و شاید از اینجا باشد که گفته اند « شعر سپید » ؟!
 
شاعر ، احساساتی است زود رنج است ، نازکدل است و برعلیه هرچه که سیاهی است . در « دنیا » ئی که به معنی « پستی » است ؛و در هر جامعه ای از این دنیا ، می رنجد . شاعر زشتی ها را می بیند ، در جامعه ، در شهر ، در ... دنیا ، و حتی در سراسر جهان ( کیهان ) ؛ در مقابلشان بر می خیزد ، و می ایستد ، تا دست کم آنها را بشناسد ، و بشناساند .
 
سعدی شیرازی می گوید :
 
با سیه دل چه سود گفتن وعظ
 
نرود میخ آهنین در سنگ
 
... و نیما می سراید :
 
در جگر لیکن خاری
 
از ره این سفرم می شکند
 
نازک آرای تن ساق گلی
 
که به جانش کشتن
 
و به جان دادمش آب
 
ای دریغا به برم می شکند  
 
سعدی را رها کنیم که در هر زمینه ای شعری دارد ؛ به نیما یوشیج بازگردیم و به زمانه ی وی ، نزدیک به زمانه خودمان . شاعر بدبین است ، یا پرتوقع ؟ یا هردو ؟! . دنباله ی شعر« اشک مهتاب » نیما را بخوانیم :
 
دستها می سایم
 
تا دری بگشایم
 
برعبث می پایم
 
که به در کس آید
 
در و دیوار به هم ریخته شان
 
بر سرم می شکند .
 
ساختاری که نیما می گوید همان « در و دیوار به هم ریخته » جامعه ای است که مسؤولیٌت نمی شناسد . پاسخ نمی دهد و حتی بر سر شاعر ، بر سر صالح ، بر سر پیامبر گونه ای که خوشبختی ایشان را آرزو می کند خراب می شود.
 
شاعر تنها میماند ؛ در مقابل جامعه ، در مقابل دهکده :
 
می تراود مهتاب
 
می درخشد شبتاب
 
مانده پای آبله از راه دراز
 
بر دم دهکده مردی تنها .
 
امٌا از پا نمی ماند ، باز می گردد ، باز می گوید و باز می سراید :
 
کوله بارش بر دوش
 
دست او بردر، می گوید با خود ؛
 
غم این خفته چند
 
خواب در چشم ترم می شکند

موضوعات :  اجتماعی ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/20 در ساعت : 20:24:3   |  تعداد مشاهده این شعر :  1464


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اکبر نبوی
1391/8/21 در ساعت : 1:46:6
درود بر استاد آیت اللهی ارجمند
همچون همیشه از خامه ی شیرین و نکته پردازتان لذت بردم. قلم شیوا و روان و بی تکلف تان را دوست دارم و به اندازه ی درک و لیاقت، می نوشم و بهره می برم.
سایه تان مستدام باد.

*
سلام به هنرمند و شاعر ارجمند و گرامی
باتمام شکسته نفسی هائی که می فرمائید در عالم هنر جامع الاطراف هستید و بسیار بصیر . هربار که حتی یک کلمه از شما می خوانم خوشحال می شوم ، روحیه می گیرم و بیش از پیش ممنون و مدیون .
دکتر آرزو صفایی
1391/8/20 در ساعت : 21:35:29
سلام استاد گرانقدر
دیرگاهی است که نگاشته ها و سروده هایتان را میخوانم و بسیار می آموزم
و این مرا بسی خرسندی است
همیشه نویسا باشید و مانا
دادار یار

*
سلام به شاعره ارجمند و گرامی
این من هستم که از شما می آموزم
اگر دکتر آرزو صفائی و امثال دکتر آرزو صفائی نبودند رغبتی باقی نمی ماند تا اصولا" قلم بزنم .مشی بزرگوارانه شما و سایر شعرای ارجمندی که در هرمرتبه به تشویق و ترغیب اینجانب می پردازند سبب شده است که هر بار بازهم قلم بردارم به نوشتن .
هرچه را که در این دفتر نوشته ام از بزرگواران شاعر این سایت دارم و لاغیر.
بسیار بسیار ممنون و متشکرم
علی میرزائی
1391/8/21 در ساعت : 11:30:12
سلام استاد نازنین
سادگی ، سلاست و صداقت در نوشتار
و گفتار شما سبب می شود تا نوشته ی های
حضرت عالی را با دقت وحوصله بخوانم ومحظوظ شوم.
درود بر شما زنده باشید.

*
سلام به دوست بسیار عزیزم
به نظر بنده ، محبٌت و ادب از هر شعر و نوشته ای بالاتر اند و بنده هم که همیشه مورد لطف و محبٌت جناب عالی بوده و هستم ترجیح می دهم به جای آنکه خطاب به جناب عالی « شاعر ارجمند و گرامی » بنویسم ؛ محبٌت بسیار زیاد جناب عالی را که شامل بنده و سایر اهالی سایت می شود یاد آوری کرده مورد تاکید مجدد و مجدد در مجدد قرار دهم . با تشکر بسیار از لطف همیشگی جناب عالی .
نغمه مستشارنظامی
1391/8/21 در ساعت : 11:23:55

غم این خفته چند



خواب در چشم ترم می شکند
سلام استاد مثل همیشه خواندیم و آموختیم
نثرتان را دوست دارم و می خوانم چون از تلفیق شعر و نثر استفاده می کنید خواننده خسته نمی شود و پله پله با شما می آید

*

سلام به شاعره بزرگ معاصر در زبان پارسی
روزی استادمحمد پروین گنابادی ، که در تدریس ادبیٌات در دانشگاه ابوریحان دستیارش بودم ، به اتاق کار دکتر جعفر شهیدی در دانشگاه تهران ، که در جوار اتاق بنده بود آمد ؛ و من که جزسلام - علیک باشهیدی آشنائی بیشتری با وی نداشتم موقعیت را غنیمت شمرده به نزدشان شتافتم تا با شهیدی بیشتر آشنا شوم . آنها هم که مشغول تصحیح چند شعر برای لغتنامه دهخدا بودند موقعیت را غنیمت گرفته بنده را به منشیگری برای آن کار پذیرفتند . یادم نمی رود که شهیدی می گفت ، شاعری که اشعار دیگران را نخواند شاعر نیست ؛ و به خصوص شاعری که اشعار دیگران را نفهمد شاعر نیست . امضاء می دهم که شما که سنٌی بسیار کمتر از بنده دارید شعر را بهتر از بنده درک می کنید و تیرتان کاملا" به هدف می نشیند درست مثل همین اشاره به « غم این خفته چند » ...
شعر و نثر باید برای مخاطبشان هدفدار و زیبا باشند ؛ و برای شاعر و نویسنده شان نیز به همچنین که گاه ممکن است به قول استاد قزوه به تفنن بگراید . بنده چون تخصصم در ادبیٌات نیست طبیعتا" به نوعی تفنن هم کشیده می شوم و اینکه بخواهم به شیوه های مختلف بنویسم و به شیوه های مختلف بسرایم ؛ امٌا اگر تخصصم ادبیٌات بود هرگز چنین اشتباهی را مرتکب نمی شدم . با تشکر بسیار ، ببخشید که مصدٌع شدم .
وحیده افضلی
1391/8/21 در ساعت : 15:52:39
درود بر استاد عزیز

که همیشه کلاس درسش برپاست

و ما هم سعی می کنیم غیبت نکنیم

سلامت باشید استاد

*

سلام
استاد در یک سایت شعر کسی است که شعرهای بسیار زیبائی چون شعر های سرکار عالی داشته باشد . بنده دانشجوی کلاس همآموزی سایت هستم و بس ؛ و غیبت هم مختص وجود ذیجود ولی عصر عجٌل الله و تعالی فرجه . بنده و سرکار عالی حق نداریم از سایت غیبت کنیم . با تشکر بسیار .
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1391/8/22 در ساعت : 9:5:28
درود و سلام خدمت استاد آیت اللهی عزیز و ارجمند
با این پرداخت دل انگیز روان همیشه شاد نیمای بزرگ را بیش از پیش خوشنود کرده اید ،
شاعرانگی ، فرزانگی و فرهیختگیتان مستدام

*

سلام استاد بسیار عزیز
الطاف جناب عالی همیشه شاما نوشته های ناقابل بنده بوده است .
بسیار ممنونم و متشکر .
اشرف گیلانی
1391/8/21 در ساعت : 8:45:21
در و ديوار به هم ريخته شان
بر سرم مي شكند...

ياد دو تا كتاب اخوان ثالث افتادم عطا و لقا و بدايع

*
سلام به شاعره ارجمند و گرامی و شعر شناس
من اصالتا" یزدی هستم . مرحوم اخوان بسیار عزیز هم اصالتا" از فهرج یزد بودند و مدتی خویشانشان از همسایگان ما . برای من افتخار است که نام اخوان را بنویسم ؛ و لی نمیدانم به چه زبانی از شاعران با محبتی چون سرکار تشکر کنم .
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/8/21 در ساعت : 9:6:33
سلام
نام نیما را در میلادش به زیبایی زنده کردید .
سایه ی عالی مستدام

*
سلام به استاد ارجمند و گرامی و « شیوا » سرا
بنده خودم که هستم که سایه ام باشد ...
در حاشیه ی ادبیٌات خوشحالم که بزرگوارانی بنده را پذیرفته اند و مختصر وقعی می نهند .
از اشعار و سایر مطالب استادان بزرگ سایت چون جناب عالی بهره مند می شوم و شاکر حق .
با یک دنیا تشکر .
محمد شکری فرد
1391/8/21 در ساعت : 15:22:44
سلام استاد...خواندم و آموختم.

زنده باشید.

* سلام به شاعر گرامی
لطف فرمودید و
پاینده باشید .
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1391/8/21 در ساعت : 12:33:57
درود بر استاد آيت الّاهي بزرگوار

نثر تو زيباست همچون چامه ات

روح نيما شاد گشت از نامه ات

شرح كوتاه ومفيدت،نور عشق

مي فشاند تا ابد بر خامه ات

استاد عزيز سلام وسپاس مرا بپزيريد هميشه از شما مي آموزم وشاد ميشوم ،امّيد وارم هستي بخش مهربان سايه حضرت عالي را بر سر ما و ادبيات ايران زمين مستدام بدارد انشا الّه.

*
سلام به شاعر ارجمند و گرامی
خیلی خیلی خیلی خجالت می دهید . حقٌ است که به اصطلاح از خجالت آب شوم و به زمین فرو بروم . بنده بسیار بسیار کوچکتر از این حرفها هستم . این شعر نهایت لطف جناب عالی را به بنده می رساند که بنده هم بسیار بسیار متشکرم .


بازدید امروز : 16,407 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,572,367
logo-samandehi