چقدر خسته ام از کارهای اجبــاری
چقدر خسته ام از روزهای تــکراری
بیا در اين رمضان،پخت و پز نکنیم!
چقدر روزه بگیرم به شوق افطاری؟
چقدر ناله ی الغوث؟! بودنت عشق است
تویی عبادت شیرین خواب و بیداری!
بدون گوشی و لپ تاپ در کنارم باش
و بی خیال پروژه٬ و حق همکاری!
و من به مدت یک ماه می شوم شیرین
برای دیدن فرهاد و شوق حفٌاری
شعاع بودن من را بگیر و رسمم کن
مرا ٬جناب مهندس! به رقص پرگاری
بخوان "الهه ناز" و "تو ای پری..." با من
من از ترانه٬ تو از اشتیـاق سـرشاری
***
دوباره آتش عشقی که می کشد شعله
دوباره خطبه عقدی که می شود جاری
و من عروس عجولی که دفعـه ی اول
بدون چیدن گل٬ داد می زنم آر.......ی!
برای اینکه بگویم که دوستت دارم
برای اینکه بفهمم که دوستم داری