درود بر جناب سنگری عزیز زیبا بود و زیبا غزل تان و چقدر دلنشین. انشا الله از دستان مبارک یوسف فاطمه (س ) صله بگیرید. =============== سلام استاد نبوی عزیز ... ارادتمندم ... نظر لطف شماست ... زیبا خواندبد
|
غم نامه ای تاثیر گذار بود.بسیاری مصراع ها در اوج بودند مثل: دریایی از عطش به خروش آمد، خون در رگ زمانه به جوش آمد غم در سکوت آینه جاری شد، آیینه سبز بود، اناری شد ما پای روضه های تو جان دادیم، با شوق کربلای تو جان دادیم سر زیر تیغ فاجعه ها بردیم، این گونه عشق ما به تو معنا شد واین پاره:خورشید، شعله ور شده از داغت اما پاره هایی نزیز وجود داردکه نیاز به نگاهی دوباره وقدری ویرایش دارد: پیراهنی سیاه، زمین پوشید، تا خیمه ی عزای تو برپا شد.پیراهن زمین راپوشیده است یا زمین پیراهن سیاه؟ اجزای جمله درست درجای خود قرار ندارند. ما پای روضه های تو جان دادیم، با شوق کربلای تو جان دادیم.دراین سطر بهتر بود یکی از جان ها به واژه ای دیگر تبدیل شود تا شعرزیبا تر بشود. طرح غروب فرشچیان در من، هر روز گریه می کند آقا جان.طرح غروب فرشچیان هم به نظر من قدری از حال وهوای شعر دوری میکند.یعنی مخاطب باید مینیاتورهای استاد را دیده باشد یا حداقل این تابلوی خاص رابشناسد تا ارتباطی قوی با این سطر برقرار کند. موفق باشید وامیدوارم شعرتان با خلوصی که درجانتان است مقبول افتد. ================== سلام جناب خصلتی عزیز ... ممنونم از نظر لطفتون ... تشکر ویژه ای هم بابت نقد شعرم دارم ... سعی می کنم به مرور انشاءالله نقایص رو رفع کنم. برقرار باشید برادر خوب شاعرم
|
آرامشی که در دل باران بود، در چشم های خیس تو پیدا شد این چشمه های خشک عطش محور، از زمزم نگاه تو دریا شد سلام بر شما و صداقت قلمتان بسیار زیبا سرودید ================ سلام و سپاس خانم بهرامچی گرامی. لطف دارید ... آثار فاخرتان را همیشه می خوانم. برقرار باشید
|
سلام حسین...خوبی؟؟؟امید وارم که خوب باشی. غزل زیبایی بود...قافیه درونی به شعرت قوت داده بود.من دوست دارم در همه ی شعر هایم که وزن دوری دارند در همه ی نیم مصرع ها از قافیه ی درونی استفاده کنم...این به نوعی گوش نواز میشه و باعث میشه شعر برای مدت ها در ذهن مخاطب بمونه. مرسی حسین. =========== سلام برادر ... ممنونم که اومدی... برقرار باشی
|
سلام حسین جان عرض تسلیت دارم بسیار شیوا و خواندنی است بیت آخر عالی است موفق باشید ============ سلام بر دوست خوب شاعرم مهندس پورافشار ... بزرگواری فرمودید سر زدید
|
سلام بر حسین سالار شهیدن و سلام بر حسین مرثیه سرا احسنت به شما اجرتون با ابا عبدالله علیه السلام ============ سلام جناب سیاهپوش عزیز ... ارادتمندم ... متشکرم از حضور پرمهرتون ... برقرار باشید
|
بساط روضه ات به راه رفیق راه دور. مشتاق دیدار ================ سلام به به چه سعاذتی برادر جان ... ارادتمندم ... خوبی شما؟ انشاءالله امسالم دزفول زیارتت می کنم.
|
درود بر حسین عزیز.ازین سروده ی قاخر ودلربا و جانانه کمال فیض را بردم. =============== سلام بر استاد خوش عمل عزیز ... خرسندم که نظر شما رو در صفحه ی مجازیم می خونم. براتون بهریتن ها رو آرزومندم
|
سلام ودرود دست مریزاد =============== سلام و سپاس خانم سعادتمند گرامی
|
سلام جناب سنگری ودرود بر این سروده ی زیبا که غربت دشت کربلا را به قلم خواندی ================= سلام بر شما خانم دکتر ... سپاسگزارم از حضورتون ... زیبا خواندید
|
شوری که در صدای جهان افتاد، در نای خشک مرثیه خوان افتاد پیراهنی سیاه، زمین پوشید، تا خیمه ی عزای تو برپا شد سلام اقای سنگری بسیار زیبا بود . مخصوصا بیت آخر که حسن ختام زیبایی است . دست مریزاد. =============== سلام خانم مهرابی گرامی ... خوشحالم که شعر بنده رو خوندید ... شما لطف دارید ... سپاسگزارم از لطفتون
|
دریایی از عطش به خروش آمد، خون در رگ زمانه به جوش آمد کم کم هلال ماه محرّم هم، از دوردست حادثه پیدا شد غزل زیبایی بود بارها خواندم و باز هم خواهم خواند پاینده باشید ============ سلام و درود بر شما خانم مستشار نظامی گرامی ... باعث افتخار است که شاعر فرهیخته ای چون شما آثار ناچیز حقیر را می خواند. درود بر شما سپاسگزارم
|