ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



به دستگیر بی دست

 
 
 


در سینه ی ما نیست بجز درد ، عمو!
افتاده فرات دست نامرد ، عمو!
سوزاند عطش گلوی ما را اما
ما آب نخواستیم ، برگرد عمو
 
*******************************************


 
عطر خوش بوی گل آن ور دیواری تو
بیشتر دست مرا کاش نگه داری تو
 
با تو قرآن لب طاقچه را می شنوم
«من صدای نفس باغچه را می شنوم»
 
در خودش قدرت صد معجزه را جا داده
این دو تا دست که بر روی  زمین افتاده
 
کیست این کوه که یک مشک به دندان دارد
چیست این عشق که هفتاد و دو مهمان دارد
 
کم نمی آورد این یکه سوار بی دست
کوه اگر روی زمین هم که بیفتد کوه است
 
«کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ»
در دل واقعه تصویر نماز گل سرخ
 
کار ما نیست تو را در دو سه خط بنویسیم
بی تو تنها بنشینیم و فقط بنویسیم
 
آب را بعد تو صد مرتبه ما گِل کردیم
در هیاهوی زمین دست تو را ول کردیم
 
دست از شانه جدا را که همین نزدیکی ست
یادمان رفت خدا را که همین نزدیکی ست
 
یادمان رفت دل سوخته ی اکبر را
حنجر پاره و خونین علی اصغر را
 
یادمان رفت لب تشنه ی سقا راهم
بر سر نیزه سخن گفتن سرها را هم

یادمان رفت گل آن ور دیواری تو
یادمان رفت ابوالفضل علمداری تو...
  
  


 

کلمات کلیدی این مطلب :  ابوالفضل علمدار، شعر، رضا نیکوکار ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/3 در ساعت : 11:15:0   |  تعداد مشاهده این شعر :  1836


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نغمه مستشارنظامی
1391/9/3 در ساعت : 12:16:10
ما آب نخواستیم ، برگرد عمو...
بسیار دلنشین و زیبا بود هم دوبیتی و هم مثنوی
زیبا از سهراب یاد کرده اید در جای جای شعر و علمدار را نیکو سروده اید
موفق باشید جناب نیکوکار
سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/9/4 در ساعت : 11:31:1
همیشه به خودم می گویم شاعر باید حکیم باشد...باید پیش از جسم کلمه با روح آن ارتباط پیدا کند...شاعر کم نداریم ولی شاعری که حکمت بداند کم...خوشحالم از هم روزگار بودن با رضا نیکوکار، استادم...
علی عبداللهی
1391/9/4 در ساعت : 20:32:36
سلام گرامی
سپاس
حمیدرضا نوری
1391/9/8 در ساعت : 9:35:48
سلام
طیب الله
بسیار زیبا سروده اید
اکرم بهرامچی
1391/9/4 در ساعت : 5:20:46
عاشورائی تان قبول درگاه حق باشد
دست مریزاد
زهرا شعبانی
1391/9/4 در ساعت : 19:51:30
یادمان رفت گل آن ور دیواری تو
یادمان رفت ابوالفضل علمداری تو...

درود بر شما جناب نیکوکار ارجمند
یادمه این بیت شعر رو محرم چند سال پیش از طریق پیامک دریافت کردم و از اونجا که اون رو بسیار زیبا دیدم برای یافتن شاعرش جستجویی در فضای مجازی کردم که به نام شما رسیدم...خوشحالم که دوران حیات شاعران ماندگاری چون شما رو درک می کنم...پایدار باشید و اجرتان با صاحب عزای این روزهای پراندوه...
امیر علی سلیمانی
1391/9/5 در ساعت : 1:5:58
دست مریزاد
محمد حسین انصاری نژاد
1391/9/7 در ساعت : 23:48:18
سلام برادر.پرحس وزيباسروده اي.اجرت باحضرت علمدار_ع-
محمد شکری فرد
1391/9/3 در ساعت : 16:36:54
سلام آقای نیکوکار...هم رباعی زیبا بود هم مثنوی...درود بر شما...

ممنون.
علی فردوسی
1391/9/4 در ساعت : 15:34:21
سلام رضا جان

خیلی دلنشین بود بخصوص رباعی
زهرا طاهرزاده فرد
1391/9/4 در ساعت : 23:51:32

آب را بعد تو صد مرتبه ما گِل کردیم
در هیاهوی زمین دست تو را ول کردیم

دست از شانه جدا را که همین نزدیکی ست
یادمان رفت خدا را که همین نزدیکی ست

با درود بسیار زیبا سرودید جناب نیکوکار
قبول باشد
امیر سیاهپوش
1391/9/7 در ساعت : 13:29:30
احسنت برادر صد مرحبا به شما
در سینه ی ما نیست بجز درد ، عمو!
افتاده فرات دست نامرد ، عمو!
سوزاند عطش گلوی ما را اما
ما آب نخواستیم ، برگرد عمو

ماندنی است این رباعی پر سوز
التماس دعا جناب نیکوکار
فرزانه سعادتمند
1391/9/3 در ساعت : 13:2:59
سلام ودرود
آب را بعد توصدمرتبه ما گل کردیم
در هیاهوی زمین دست تورا ول کردیم
بسیار زیباست
اجرتان با علمدار کربلا
ساجده جبارپور
1391/9/4 در ساعت : 14:34:18
سلام استاد
بسیار زیبا سرودید
مصطفی پورکریمی
1391/9/4 در ساعت : 21:8:50
سلام جناب نیکوکار گرامی

آب را بعد تو صد مرتبه ما گِل کردیم
در هیاهوی زمین دست تو را ول کردیم

بسیار دردمندانه بود دغدغه هایتان هم ستودنی ست مأجور باشید
بازدید امروز : 7,582 | بازدید دیروز : 6,651 | بازدید کل : 122,955,742
logo-samandehi