بر نیزه زلف شعر رها شد ، نیامدی پای جنون به معرکه وا شد ، نیامدی سلام مطلع بسیار زیبایی داشت این غزل التماس دعا
|
بر نیزه زلف شعر رها شد ، نیامدی پای جنون به معرکه وا شد ، نیامدی سلام عالی سروده اید . بسیار زیبا بود با تصاویری عالی. دست مریزاد
|
یکی از پخته ترین شعرهای عاشورایی که اخیرن شنیده ام ونشان از رندی و ذکاوت شاعرش دارد ،نشان از وسواس و تامل در سرودن... استادم رستگار سپاس
|
بر نیزه زلف شعر رها شد ، نیامدی
پای جنون به معرکه وا شد ، نیامدی
سلام زیبا ودلنشین سروده اید نفستان گرم
|
برگشت مشک جوهر آبی به روی میز...
|
سلام سید رستگار عزیز شاعر نوشت با قلم سر شکسته اش مضمون اسیر قافیه ها شد نیامدی بسیار بشکوه و دردمندانه بود اجرتان با خود حضرت سید الشهدا علیه السلام
|
پشت غزل دوباره دوتا شد ، نیامدی غزل زیبایی بود مأجور باشید برادر...
|
سلام سید جان طیب الله انفاسکم التماس دعا
|
پای جنون به معرکه وا شد ...
|
مضمون اسیر قافیه ها شد نیامدی مضمون اسیر قافیه ها شد نیامدی مضمون اسیر قافیه ها شد نیامدی
|
سلام بر شما زیبا سروده اید...پایدار باشید برادر شاعرم
|
با سلام و عرض ارادت دست مریزاد . استفاده کردم . مأجور باشید انشاء الله
|
سيد و سالار من چه باصلابت و جاندار سروده اي و آتشين به سرانجام رسيده اي.
|