ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



روز واقعه

 
هر روز طرح تازه به دیوار می کشم
تاریخ را دوباره به تکرار می کشم
 
یکسو حسین - سرور آزادگان دهر
یکسو یزید را به سر دار می کشم
 
یکسو کویر سوخته و گرگ های هار
 عبّاس را به دیده خونبار می کشم
 
شمشیر، نیزه، خیمه، سواران بی شمار...
تسبیح را برابر زنّار می کشم
 
مردان با شهامت و زن های با غرور
تن های بی سر و دل بیدار می کشم
 
یکسو فرشتگان خدا گریه می کنند
دیو سیاه و پرده اسرار می کشم
 
 صحرای لاله گون و غروب گرفته خون
شیر ژیان و گلّه کفتار می کشم
 
خورشید را که در دل صحرا غروب کرد...
اندوه خواهران عزادار می کشم

*  *  *
مرد مسلّحم و مصمّم به انتقام
چنگیز های قرن به رگبار می کشم!
 

کلمات کلیدی این مطلب :  روز ، واقعه ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/6 در ساعت : 8:54:0   |  تعداد مشاهده این شعر :  798


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

رضا نیکوکار
1391/9/6 در ساعت : 9:15:42
برقرار باشید انشاالله...
امیر سیاهپوش
1391/9/7 در ساعت : 10:18:13
زنده باشی جناب ذبیح الله
شعرتان سرشار از احساس و شوری حسینی است.
مشخصه بر وزن مسلطی. دو ایراد دیدم که احتمالا سهوی است:

یکسو عباس یار وفادار می کشم

وزن این مصرع مشکل داره.
و
صحرای لاله گن و غروب گرفته خون
صحرای لاله گون بوده حتما.

البته کمی از جهت معنا و مفهوم هم در ابیات مختلف گنگی و ابهام هست.

زنده باشی برادر
مصطفی پورکریمی
1391/9/6 در ساعت : 20:46:24
سلام جناب ذبیح الله عزیز

مرد مسلّحم و مصمّم به انتقام
چنگیز های قرن به رگبار می کشم!

درود بر شما که پیام عاشورا را به درستی و زیبا بیان فرموده اید
مجید هادوی
1391/9/30 در ساعت : 13:26:27
شیر ژیان و گلّه کفتار می کشم
ممنون. زیبا بود.
بازدید امروز : 5,758 | بازدید دیروز : 24,729 | بازدید کل : 121,561,718
logo-samandehi