ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



دريا نزديك دريا

دريا نزديك دريا
 

جاری شد از خویش و سرازیر از حرم شد
دل را به دریا داد و سلطان کرم شد
 
از تشنگی زخمِ عمیقی بر جگر داشت
آهسته آهسته قدم از خیمه برداشت
 
آمد ولی با چشم خون، نزدیک دریا
دریا ندیدم تا کنون نزدیک دریا
 
آب از سرِ جایِ خودش ناگاه برخاست
تعظیم کرد و گریه کرد و معذرت خواست
 
گفت: «السلام ای پاکیات در تار و پودم
من سالهای سال مشتاق تو بودم»
 
«من مَهر زهرايم به مُهر مرتضايم
يا در مدينه يا نجف يا كربلايم»
 
«آبم، از این بهتر نمیآید ز دستم
از صبح تا حالا پريشانِ تو هستم»
 
«ميلرزد از باران چشمت دست و پايم
اي كاش بگذارند همراهت بيايم»
٭٭٭
زانو زد و ... لبخند زد، فرمود: «برخیز
قدری از این دلشوره را در مشک من ریز»
 
«پَرپَر نزن، پَرپَر نشو، برخيز و پَر شو
برخیز و با بابالحوائج همسفر شو»
 
ما خاندانِ فاطمه ذاتاً كريميم
اولاد بسم الله الرحمان الرحيميم
 
برخاستند و تا خدا پرواز کردند
«درهای سبزِ آسمان را باز کردند»
 
حالا هر آنچه از آسمان باران میآید
دستِ ابوالفضل است از بالای گنبد
قادر طراوت پور

کلمات کلیدی این مطلب :  عباس ، دريا ، فرات ، غزل ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/8 در ساعت : 11:5:56   |  تعداد مشاهده این شعر :  1295


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سارا وفایی زاده
1391/9/8 در ساعت : 12:5:48
درود بر قلمتان.
مانا باشید.
علی‌رضا علی‌سلیمانی
1391/9/8 در ساعت : 11:20:27
زانو زد و ... لبخند زد، فرمود: «برخیز / قدری از این دل‌شوره را در مشک من ریز!»
سلام. دلمان رفت. ممنون.
فقط با عرض پوزش:
1- در بيت آخر، يك اشكال تايپي به نظرم رسيد كه وزن را دچار اختلال كرده: حالا هر آنچه «ز» آسمان باران مي‌آيد
2- مصراع آخر را هم بنده جسارتاً اينگونه خواندم: دست «ابالفضل» است از بالاي گنبد
با سپاس
آرش پورعلیزاده
1391/9/10 در ساعت : 13:16:36
سلام آقای طراوت بود. خوش آمدید ...
وحید طلعت
1391/9/13 در ساعت : 12:40:23
سلام
مرسی از لطفت برادر
البته ارومیه شنیده بودم از زبان خودت
شعر شیوا و صمیمی و صادقی هستش
مخصوصا دریا با دریا وقتی رو در رو شده باشه...

تشکر
شاد باشی


سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/9/8 در ساعت : 13:56:32
سلام و درود بر برادرم طراوت پور
خوش آمد می گویم حضورتان را
و سپاس ازین شعر بسیار زیبایتان

"ما خاندانِ فاطمه ذاتاً كريميم
اولاد بسم الله الرحمان الرحيميم"
زهرا شعبانی
1391/9/8 در ساعت : 20:31:2
ما خاندانِ فاطمه ذاتاً كريميم
اولاد بسم الله الرحمان الرحيميم

درود بر جناب طراوت پور ارجمند
حضورتان در این محفل گرامی باد
مثنوی بسیار زیبایی ست
پایدار باشید شاعر...
مجید مه آبادی
1391/9/8 در ساعت : 21:28:51
آمد ولی با چشم خون، نزدیک دریا
دریا ندیدم تا کنون نزدیک دریا
سلام
آشنایی خوبی بود
رضا نیکوکار
1391/9/13 در ساعت : 9:36:31
ما خاندانِ فاطمه ذاتاً كريميم
اولاد بسم الله الرحمان الرحيميم

اجرتان با اولاد فاطمه سلام الله علیها...
محمد شکری فرد
1391/9/8 در ساعت : 19:55:47
سلام آقای طراوت پور...خوش امد می گویم آمدنتون رو...

بسیار زیبا سروده اید...

ممنون.
عالیه مهرابی
1391/9/8 در ساعت : 22:59:49
سلام
خیلی خوشحالم از اینکه اشعار زیبایتان را از این پس در سایت میخوانم . مثل همیشه بسیار زیبا و پر شور سروده اید.
شور عاشورایی تان مستدام
نغمه مستشارنظامی
1391/9/9 در ساعت : 3:41:0
سلام بر شما
روایت زیبایی داشت این غزل
مقدمتان گرامی
پاینده باشید
من بیت آخر را اینگونه خواندم
حالا هر آنچ از آسمان باران می آید...
ایمان کریمی
1391/9/8 در ساعت : 22:32:20
ما خاندانِ فاطمه ذاتاً كريميم
اولاد بسم الله الرحمان الرحيميم

به به

التماس دعا
معصومه عرفانی (عرفان)
1391/9/9 در ساعت : 19:6:10
سلام استاد ارجمند بسیار زیبا سرودید اجرتون با دادار جهان
سید اکبر سلیمانی
1391/9/9 در ساعت : 3:7:58
سلام برادر عزیز-اجرتون با حضرت ابالفضل (ع)-شعر بسیار زیبایی بود لذت بردم
حمیدرضا نوری
1391/9/9 در ساعت : 9:42:32
سلام علیکم استاد
طیب الله انفاسکم
شاهد شعر دلنشینتان در کرمانشاه هم بودیم
یا علی
خلیل ذکاوت
1391/9/10 در ساعت : 15:47:55
سلام و سپاس
خوش آمدید
عرضی هم خدمت خانم مستشارنظامی (البته با پوزش بسیار): این شعر در قالب مثنوی است؛ نه غزل
دکتر آرزو صفایی
1391/9/8 در ساعت : 16:17:8
سلام بر شما
سروده تان را خواندم زیباست
خوش آمدید
ملیحه رجائی
1391/9/8 در ساعت : 23:29:55
سلام استاد
بسیار زیباست
مأجور باشید
علی فردوسی
1391/9/8 در ساعت : 21:55:33
سلام جنای طراوت پور

خبر مقدم

خوشحال شدم که اینجا زیارتتان کردم.

مثنوی زیبایی بود.

یا علی
احسان اکابری
1391/9/9 در ساعت : 1:50:34
سلام هم استانی عزیز
شعر قشنگیه
زنده باشی
محمدرضا سلیمی
1391/9/9 در ساعت : 9:16:26
سلام
شعرى زيبا خواندم
ماجور باشيد
التماس دعا
مطهره عباسیان
1391/9/9 در ساعت : 9:28:5
سلام. سروده اي زيبا بود.
به جمع دوستان خوش امديد.
كاش رنگ خط را از آبي به مشكي تغيير مي داديد.
بازدید امروز : 570 | بازدید دیروز : 13,569 | بازدید کل : 122,987,060
logo-samandehi