ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شعر كوچولو

شعر كوچولو
مانند مردان از كسي پروا نميكرد
از تشنگي لَه ميزد و لب وا نميكرد
 
ميخواست تا حيثيّتِ باران نريزد
ديگر براي آب، دست و پا نميزد
 
هر جا كه چشمش رفت دنبالِ عمويش
تصوير صحرا آب ميشد روبهرويش
 
ميشد بفهمي سخت دلخُور بود از آب
اصلاً نميداني، دلش پُر بود از آب
 
ميخواست از گهواره برخيزد، نميشد
«خود را به هر راه و دري ميزد» نميشد
 
ميخواست برخيزد زِره بر تن بپوشد
چون چشمهاي از سينهيِ صحرا بجوشد
 
حيدر ببين، حيدر ببين، شش ماهه شيري
زهراي پيغمبر ببين، شش ماهه شيري
 
حرفي نميزد با كسي بعد از عمويش
انگار ميخشكيد دنيا در گلويش
 
زُل زد به چشمان پدر، با چشم آبي
ني ناله ميزد در هوايِ بيربابي
 
تنها اميدش داد و بيداد است و شور است
ماهيِ معصومي كه از دريا به دور است
 
پَرپَر زد و پَرپَر شد و پروا نميكرد
حتّي به روي گريه هم لب وا نميكرد
 
«... شوري به پا ميشد به صحرا؛هاي و هَي بود
تا ساعتي ديگر سرِ طفلي به ني بود»[1]
 



[1]1. بعضي از كتب معتبر مضمون اين بيت را تأييد نميكنند.
 
کلمات کلیدی این مطلب :  شعر ، طراوت پور ، علي اصغر ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/9/11 در ساعت : 15:27:5   |  تعداد مشاهده این شعر :  1270


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نغمه مستشارنظامی
1391/9/11 در ساعت : 17:17:27
حيدر ببين، حيدر ببين، شش ماهه شيري
زهراي پيغمبر ببين، شش ماهه شيري/
احسنت بر شما عجب شعری بود
سید نقی عباس «کیفی»
1391/9/17 در ساعت : 13:39:4
پَرپَر زد و پَرپَر شد و پروا نمي‌كرد
حتّي به روي گريه هم لب وا نمي‌كرد

سلام
بسيار زيبا سروده ايد.
درود بر شما
ملیحه رجائی
1391/9/17 در ساعت : 13:32:43
سلام استاد
مثل همیشه زیبای زیباست و دلنشین دلنشین
پاینده باشید
احمد فرجی
1391/9/11 در ساعت : 20:41:26
باسلام وادب واحترام.ماجورباشید
اما: فکرمی کنم له له زدن برروی هم دارای یک معنی می شوندو به تنهایی دارای معنی نیستند: ازتشنگی له می زد ....
ایمان کریمی
1391/9/12 در ساعت : 13:20:26
سلام
زیبا بود
در بسیار از مقاتل از چیزی نیومده ، ولی از زبان بعضی اساتید و اهل روضه شنیدم سر به نیزه شده !!!
الله اعلم........
من که دیوانه این شش ماهه ام و همه دار و ندارمو مدیون طفل ربابم . . . . ، خیلی فیض بردم
دعا بفرمائید
زهرا غفاری
1391/9/12 در ساعت : 21:4:49
قبول باشه
محمد شکری فرد
1391/9/11 در ساعت : 15:32:21
سلام آقای طراوت پور...مثنوی بسیار زیبایی خواندم...دورد بر شما آقای طراوت پور...

پر پر زد و پر پر شد و پروا نمی کرد...

"پر" ها غوغا می کنند اینجا...

آموختم.

زنده باشید.
مصطفی پورکریمی
1391/9/11 در ساعت : 21:6:46
سلام جناب استاد طراوت بزرگوار

مرثیه ی بسیار استادانه ای بود مأجور باشید از توضیح آخرتان هم تشکر می کنم نقل معتبر این است که امام حسین علیه السلام جنازه ی حضرت علی اصغر را زیر عبایشان گرفتند که حتی اهل خیمه هم نبینند و با شمشیر قبر کوچکی حفر کردند و بدن مبارک او را در آن دفن کردند .
رضا نیکوکار
1391/9/12 در ساعت : 21:9:57
مي‌خواست از گهواره برخيزد، نمي‌شد
«خود را به هر راه و دري مي‌زد» نمي‌شد

درود بر شما جناب طراوت پور ارجمند
خوش آمدید به این محفل برادر...
سید اکبر سلیمانی
1391/9/18 در ساعت : 14:46:4
استادانه بود برادر
زهرا شعبانی
1391/9/17 در ساعت : 10:52:16
درود بر شما
بسیار زیباست استاد بزرگوار...
امیر سیاهپوش
1391/9/11 در ساعت : 16:22:59
احسنت برادر
اجر شما با سالار شهیدان

به جمع با طراوت شاعران پارسی زبان خوش آمدید
عباس محمدی کلهر
1391/9/12 در ساعت : 11:25:22
سلام عالی بود
در صورت امکان فونتها را متناسب با دید ما پیرمردها انتخاب فرمایید
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1391/9/13 در ساعت : 2:28:56
سلام آقای طراوت پوربزرگوار
مثنوی بسیارزیبا و فاخری سروده ای .دست مریزاد
سربلندباشید ومأجور
بازدید امروز : 10,126 | بازدید دیروز : 11,772 | بازدید کل : 121,764,143
logo-samandehi