مایه پریشانی ... برای بی ادعا ترین شاعر ها ، خلیل عمرانی
 
هلا ، جماعت شب زنده دار گریه کنید
برای باغ ، برای بهار گریه کنید
 
هنوز باغ پذیرای شعر خوانی اوست
برای باغچه ها بی قرار گریه کنید
 
هنوز لحن صدایش صدای باران است
جهان کویر شده ، زار زار گریه کنید
 
قلم کشید به دریا ، به آفتاب ، به نور
مباد بر قلم ماندگار گریه کنید
 
خبر رسید گلی از میان ما کم شد
برای این خبر ناگوار گریه کنید
 
کسی که آینه شد افتخار شاعرهاست
هلا جماعت ، با افتخار گریه کنید
 
به یاد چند رباعی چهار پاره شوید
برای چند غزل چند بار گریه کنید
 
کلاس های دبستان سیاه پوش شده
برای غربت آموزگار گریه کنید
 
بهار رفت ، زمینی شدیم بی حاصل
بر این کویر ، بر این شوره زار گریه کنید
 
گرفته هیات اسلامشهر رنگ عزا
برای این همه چشم انتظار گریه کنید
***
کسی که پر زده امشب خلیل عمرانی ست
کسی که پر زدنش مایه ی پریشانی ست 

امیر علی سلیمانی - نوزده آذر هزار و سیصد و نود و یک